تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

آموزش و پرورش در نیوزیلند

 

آموزش و پرورش در نیوزیلند
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

    سیستم آموزش و پرورش نیوزیلند توسط بخش دولتی اداره می شود ونود و پنج درصد از جمعیت کشور را آموزش می دهد.

سیستم آموزش و پرورش نیوزیلند توسط بخش دولتی اداره می شود ونود و پنج درصد از جمعیت کشور را آموزش می دهد. وزارت آموزش و پرورش سالانه چهار ممیز هشت بیلیون دلار را صرف آموزش می کند که تقریباً شانزده درصد در آمد ملی است. رفتن به مدرسه برای افراد پنج تا پانزده سال اجباری است و سال تحصیلی مدارس از سه ترم تشکیل می شود؛ سال تحصیلی در ماه فوریه شروع می شود وتا ماه دسامبر ادامه دارد و تعطیلات مدارس در ماه می و اوت است. بعضی از مدارس ایالتی دارای چهار ترم تحصیلی درسال هستند. تحصیل درمدارس رایگان است.برنامه های سنتی درمدارس آکادمیک و غیرآکادمیک وجود ندارد، در حالیکه میانگین استانداردآموزش در دبیرستان های نیوزیلند درمقایسه با مدارس کشور انگلستان بالاتر است.عموماً دانش آموزان نیوزیلندی امتحانات بین المللی را بخصوص در خواندن و درک مفاهیم موفق هستن

ادامه مطلب ...

قانون فعالیت ا حزاب , جمعیتها , انجمن های سیاسی و صنفی

قانون فعالیت ا حزاب , جمعیتها , انجمن های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیت های دینی (مصوب 7/6/1360 ) و آئین نامه اجرایی مربوطه

 

 

 

 به نام خدا

 

وزارت کشور

قانون فعالیت احزاب , جمعیتها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده که در جلسه مورخ 7/6/1360 مجلس شورای اسلامی تصویب شده و به تایید شورای نگهبان رسیده و طی نماه شماره 612 مورخ 11/7/1360 شورای موقت ریاست جمهوری اسلامی ایران به نخست وزیری واصل گردیده است برای اجرا به پیوست ابلاغ می گردد.

 

نخست وزیر – محمد رضا مهدوی کنی

 

قانون فعالیت احزاب , جمعیتها ی سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده

 

فصل اول – تعاریف

 

ماده 1: حزب , جمعیت , انجمن , سازمان سیاسی و امثال آنها تشکیلاتی است که دارای مرامنامه و اساسنامه بوده و توسط یک گروه اشخاص حقیقی معتقد به آرمانها و مشی سیاسی معین تاسیس شده و اهداف , برنامه ها و رقتار آن به صورتی باصول اداره کشور و خط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مربوط می باشد.
ماده 2 :انجمن , جمعیت , اتحادیه صنفی و امثال آن تشکیلاتی است که بوسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه و تجارت معین تشکیل شده ,اهداف , برنامه ها و رفتار آن بگونه ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد.
ماده 3 : انجمن اسلامی هر واحد اداری , آموزشی صنفی , صنعتی و یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف آن شناختن و شناساندن اسلام , امر به معرف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد.
ماده4: انجمن اقلیت های دینی موضوع اصل 13 قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات و بررسی مسائل دینی , فرهنگی , اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.
ماده 5- منظور از کلیه گروههای مذکور در مواد بعدی این قانون , احزاب , جمعیتها , انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده موضوع اصل 26 قانون اساسی می باشد.

 

فصل دوم – حقوق گروهها

 

ماده 6- فعالیت گروهها آزاد است مشروط بر اینکه مرتکب تخلفات مندرج در بندهای ماده 16 این قانون نگردند.
تبصره 1- کلیه گروهها موظفند مرامنامه , اساسنامه , هویت رهبری خود و تغییرات بعدی آنها را باطلاع وزارت کشور برسانند.
تبصره 2-  برگزاری راهپیمایی ها با اطلاع وزارت کشور بدون حمل سلاح در صورتیکه به تشخیص کمیسیون ماده 10 مخل بمبانی اسلام نباشد و نیز تشکیل اجتماعات در میادین و پارکهای عمومی با کسب مجوز از وزارت کشور آزاد است.
ماده 7- کلیه اعضای ساواک منحله فراماسونها , کسانیکه در فاصله 28 مرداد 1332 تا 22 بهمن 1357 به وزارت رسیده و یا به عضویت مجلس سنا یا شورای ملی در آمده اند گردانندگان رژیم سابق و حزب رستاخیز و کسانیکه بموجب احکام دادگاهها طیق موازین اسلامی از حقوق اجتماعی محروم شده و یا می شوند از حق تاسیس جمعیت و حزی سیاسی و یا شرکت در هیئت رهبری آن محرومند.
ماده 8- به وزارت کشور اختیار داده می شود با رعایت این قانون نسبت به ثبت گروهها و صدور پروانه برای آنها اقدام نماید.
ماده 9- پرونده مربوط به تقاضای صدور پروانه که طبق آئین نامه اجرایی این قانون تنظیم می شود حداکثر ظرف یکماه وسیله وزارت کشور به کمیسیون ماده 10 این قانون احاله و پس از تصویب کمیسیون ظرف 10 روز پروانه گروهها با امضا وزیر کشور صادر خواهد شد.
ماده 10- بمنظور صدور پروانه جهت متقاضیان و نظارت بر فعالیت گروهها و انجام وظایف مطرحه در این قانون کمیسیونی بشرح زیر در وزارت کشور تشکیل می گردد:

1.        نماینده دادستان کل کشور

2.        نماینده شورای عالی قضایی

3.        نماینده وزارت کشور

4.        دو نماینده بانتخاب مجلس شورای اسلامی از بین داوطلبانی که از داخل مجلس و یا خارج آن به معرفی یکی از نمایندگان حداکثر تا یک هفته قبل از انتخابات کتبا به کمیسیون داخلی معرفی شده باشند , تاریخ انتخابات حداقل15 روز قبل توسط رئیس مجلس در جلسه علنی اعلام خواهد شد.

تبصره 1 – نمایندگان مذکور باید ظرف یکماه از تاریخ تصویب این قانون انتخاب و به وزارت کشور معرفی شوند و وزیر کسور حداکثر تا ده روز پس از آن موظف به  تشکیل اولین کمیسیون می باشد . 
تبصره 2 – نمایندگان فوق الذکر برای مدت دو سال انتخاب می شوند .
تبصره 3 – کمیسیون مینواند از نمایندگان سایر سازمانها و افراد صاحبنظر جهت مشاوره دعوت به عمل آورد . جلسات کمیسیون با حضور دو سوم  اعضا رسمیت یافته و تصمیمات آن با اکثریت مطلق مجموع اعضای کمیسیون معتبر خواهد بود .
تبصره 4 – هزینه کمیسیون از محل اعتبارات وزارت کشور ( برنامه امور سیاسی و اجتماعی ) تامین میگردد .

ماده 11 –اساسنامه و مرامنامه گروهها پس از صدور پروانه باید به هزینه موسسین در روزنامه رسمی چاپ و منتشر گردد .
ماده 12 – کمیسیون مذکور  در ماده ده موظف است به پرونده های رسیده به نوبت رسیدگی نماید و در صورتی که پس از رسیدن نوبت ظرف سه ماه بدون ارائه دلیل اعلام نظر ننماید وزارت کشور موظف است پروانه در خواست شده را  صادر کند .
ماده 13 – مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده 10 محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی میباشد و رای صادره قطعی است .
ماده 14 – گروههای متقاضی پروانه باید در اساسنامه و مرامنامه خود صراحتا التزام خود را نسبت به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان کنند . 
ماده 15- هر گونه تغییری در هیئت رهبری , مرامنامه و اساسنامه گروهها باید به کمیسیون موضوع ماده 10 اعلام و توسط آن مورد رسیدگی قرار گیرد.
تبصره 1- چنانچه تغییرات اعلام شده موضوع ماده 15 موجب مغایرت اساسنامه و یا مرامنامه گروه با ماده 14 بشود یا بعضی از اعضای هیئت رهبری مشمول ماده 7 گردد کمیسیون ماده 10 پروانه گروه را توقیف خواهد نمود 
تبصره 2- ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ توقیف و یا اعلان آن در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار , گروهی که پروانه او توقیف شده است می تواند بدادگاه شکایت کند.
دادگاه ظرف سه ماه رسیدگی نموده رای قطعی صادر خواهد نمود.
ماده 16- گروههای موضوع این قانون باید در نشریات , اجتماعات و فعالیتهای دیگر خود از ارتکاب موارد زیر خودداری کنند:
الف) ارتکاب افعالی که به نقض استقلال کشور منجر شود.
ب) هر نوع اطلاعات , مبادله اطلاعات , تبانی و مواضعه با سفارتخانه ها ، نمایندگیها , ارگانهای دولتی و احزاب کشور های خارجی در هر سطح و به هر صورت که به آزادی استقلال , وحدت ملی و مصالح جمهوری اسلامی ایران مضر باشد.
ج) دریافت هر گونه کمک مالی و تدارکاتی از بیگانگان
د) نقض آزادیهای مشروع دیگران
ه) ایراد تهمت , افترا و شایعه پراکنی
و) نقض وحدت ملی و ارتکاب اعمالی چون طرح ریزی برای تجزیه کشور 
ز) تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینه های متنوع فرهنگی و مذهبی و نژادی موجود در جامعه ایران.
ح) نقض موازین اسلامی جمهوری اسلامی.
ط) تبلیغات ضد اسلامی و پخش کتب و نشریات مضله.
ی) اختفا و نگهداری و حمل اسلحه و مهمات غیر مجاز.
ماده 17 – در صورتیکه فعالیت تشکیلاتی یک گروه منشا تخلفات مذکور در ماده 16 باشد کمیسیون می تواند بر حسب مورد بتفضیل زیر عمل نماید.

1.        تذکر کتبی

2.        اخطار

3.        توقیف پروانه

4.        تقاضای انحلال از دادگاه

ماده18- بودجه گروهها باید از طریق مشروع و قانونی تامین و به شکل مشروع و قانونی صرف گردد.
تبصره : در آمد و هزینه گردههای پروانه دار باید در دفاتر قانونی ثبت گردد.و در پایان سال مالی برای بررسی در اختیار کمیسیون ماده 10 قرار گیرد.
ماده 19- شورای عالی قضایی موظف است ظرف یکماه از تاریخ تصویب این قانون لایحه تشکیل هیئت منصفه محاکم دادگستری موضوع اصل 68 قانون اساسی را تهیه و با رعایت اصل 74 قانون اساسی تقدیم مجلس نماید.
قانون فوق مشتمل بر نوزده ماده و نه تبصره در جلسه روز شنبه هفتم شهریور ماه یکهزارو سیصدو شصت بتصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی

 

تصویب نامه هیت وزیران

 

  • هیئت وزیران در جلسه 30/3/1361 بنابه پیشنهاد شماره 43/4/2006 مورخ 31/1/1361 وزات کشور آئین نامه اجرایی فعالیت احزاب ، جمعیتها ، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی و اقلیتهای دینی مربوط به قانون مصوب 7/6/1360 مجلس شورای اسلامی را بشرح ذیل تصویب نمود .

 

فصل اول – تشکیل گروهها

 

ماده 1- در این آئین نامه بجای احزاب سازمانها و جمعیتا و انجمنها سیاسی کلمه گروهها یا گروه بکار برده می شود 
ماده 2- تاسیس کنندگان گروه (هیئت موسس ) اشخاص حقیقی هستند که دارای شرایط زیر می باشند :
الف : نداشتن سوابق سوء مندرج در ماده 7 قانون احزاب 
ب : داشتن حداقل 25 سال تمام 
ج:التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 
د: تابعیت ایران 
ه: نداشتن سوء پیشینه کیفری و عدم محرومیت از حقوق اجتماعی
تبصره 1 – حداقل تعداد اعضای هیئت موسس ویا رهبری 3 نفر می باشد 
ماده 3- متقاضیان تشکیل گروه باید این مدارک را در تهران و شهرستانها به فرمانداری محل تسلیم نمایند و رسید دریافت دارند :
الف ) برگ در خواست طبق فرم وزارت کشور در 5 نسخه 
ب) برگ مشخصات هیئت رهبری و اجرایی کشور در 5 نسخه 
ج) مرامنامه اساسنامه و ائین نامه انضباطی – مالی گروه در 2 نسخه 
د) فتوکپی مصدق شناسنامه اعضای هیئت موسس ،رهبری و اجرایی هر یک در 4 برگ 
ه) گواهی عدم سوءپیشینه برای هریک از اعضای هیئتهای موسس ، رهبری و اجرایی 
و) عکس جدید تمام رخ 4×6 شش قطعه 
تبصره 1- هیئت رهبری به مجموعه افرادی اطلاق می شود که اجرای تصمیمات متخذه  در هیئت رهبری و سایر کارهای اجرای گروه را به عهده دارند .
تبصره 2- مرامنامه گروه باید مبین این نکات باشد :
الف) آرمانها ، نوع بینش نسبت به ادیان رسمی، مسائل فرهنگی ، اقتصادی ،سیاسی ، اجتماعی ، نظامی ،اداری ،قضایی و نظام قانون گذاری .
ب) هدف از تشکیل گروه 
ج) خط مشی که برای رسیدن به هدف انتخاب می شود .
تبصره 3- اساسنامه باید حاوی این نکات باشد 
الف – نوع تشکیلات 
ب-ارکان تشکیلات و تعریف وشرح وظایف و نحوی فعالیت و حدود اختیارات و مسئولیت هر رکن
ج- نحوی تصویب مرامنامه و اساسنامه و تغییر ویا تجدید نظردر انها 
د- نحوی تصویب آئین نامه های اجرایی و دستور العمل ها 
ه- نحوی تعیین  هیئت رهبری و مسئولین اجرایی 
و- منابع مالی 
ز- شرایط عضویت 
ح- نحوی انحلال

تبصره 4- تشخیص صلاحیت مسئولین ارکان به عهده کمیسیون ماده 10 می باشد 
ماده 4 – تقاضای تشکیل دفاتر فرعی در هر شهرستان باید به فرمانداری محل تسلیم شود 
فرمانداری با در نظر گرفتن مسائل امنیتی ، سیاسی و اجتماعی محل نسبت به در خواست واصله اظهار نظر می نماید و نتیجه را به استانداری ارسال و استاندار ضمن اظهار نظر صریح مراتب را جهت اتخاذ تصمیم به وزارت کشور اعلام میکنید
تبصره 1- محل انبار ، چاپخانه ، تشکیل کلاس و نمایشگاهها و کتابخانه ها و نظایر آن مشمول ماده فوق میگردد .
تبصره 2- گروهها به جزء محلهای مذکور در ماده 4 و تبصره 1 ماده 4 دفاتر خود در جای دیگر بدون اطلاع و اجازه وزارت کشور حق فعالیت ندارند در صورت مشاهده تحت تعقیب قانونی قرار میگیرند

ماده 5 – هر گونه تغییر در اساسنامه و مرامنامه باید لااقل 1 هفته قبل از این که به موقع اجرا گذاشته شود از طریق فرمانداری مربوط به اطلاع وزارت کشور برسد 
تبصره 1- اساسنامه و مرامنامه وتغییرات آن پس از تایید کمیسیون ماده 10 با هزینه گروه باید در روز نامه رسمی کشور جمهوری اسلامی چاپ شود 
تبصره 2- اساسنامه و مرامنامه تغییر یافته پس از چاپ در روزنامه رسمی کشور جمهوری اسلامی ایران رسمیت یافته و قابل اجرا می باشد .
ماده 6- هر گونه تغییر هیئت رهبری و کادر اجرای باید کتبان طی نامه رسمی و ممهور به مهر گروه ظرف 1 هفته به فرمانداری محل اطلاع داده شود.
تبصره – اعضای هیئت رهبری یا اجرای جدید با ید در دست داشتن معرفی نامه رسمی از گروه مربوطه شخصا در فرمانداری محل حضور یافته و برگ مشخصات مربوط به خود را تکمیل نماید 
ماده 7- کلیه کارهای مقدماتی لازم برای تصمیم گیری کمیسیون ماده 10 ( در یافت تقاضا تکمیل فرمهای مربوطه ، تحقیقات لازم ونظایر آن ) به عهده وزارت کشور می باشد.
ماده 8- پس از تسلیم کلیه مدارک مذکور در قانون توسط متقاضی ،وزارت کشور ظرف مدت یکماه تحقیقات لازم پیرامون هیئت موسس و سایر مسئولین را انجام داده و پرونده تسلیم شده را به کمیسیون ماده 10 احاله و شماره ردیف مربوطه را به متقاضی خواهد داد
فصل دوم – کمیسیون ماده 10 قانون احزاب 
ماده 9 – محل تشکیل جلسات کمیسیون در وزارت کشور می باشد 
ماده 10 – کمیسیون حداقل با حضور 4 نفر از اعضای خود رسمیت پیدا میکند 
ماده 11- اعضای کمیسیون در اولین جلسه رسمی از بین خود ویا خارج از خود 1 نفر را به عنوان دبیر انتخاب می نمایند .
تبصره – اگر دبیر کمیسیون از بین اعضاء کمیسیون نباشد حق رای ندارد .
ماده 12 – افراد مورد نیاز برای دبیرخانه کمیسیون ازطرف وزارت کشور در اختیار کمیسیون قرار داده می شود .
تبصره – اعتبارلازم برای تامین هزینه های کمیسیون در برنامه سیاسی واجتماعی بودجه وزارت کشور منظور می گردد.
ماده 13 – اداره جلسات کمیسیون بعهده نماینده وزارت کشور می باشد .
ماده 14 – کلیه مکاتبات و یا دعوتنامه ها با امضاء دبیر انجام می گیرد .
ماده 15- مسئولیت برنامه ریزی وتنظیم جلسات و دعوت از سایر اعضای کمیسیون بعهده دبیر کمیسیون میباشد .
ماده 16- کمیسیون بمنظور مشورت می تواند از نمایندگان سایر دستگاهها و افراد صاحب نظر دعوت بعمل آورد .
تبصره 1- کسانی که بمنظور مشاوره دعوت می شوند حق رای ندارند .
ماده 17 – دعوت از سازمانها ویا افراد صاحب نظر می تواند به پیشنهاد هریک از اعضا ی کمیسیون و موافقت دو نفر دیگر از اعضاء صورت گیرد .
ماده 18 – مصوبات کمیسیون با حداقل 3 رای معتبر وقابل اجرا ء خواهد بود .
ماده 19- اتخاذ تصمیم در مورد صدور و یا عدم صدور پروانه متقاضیان تشکیل گروه بعهده کمیسیون می باشد که پس از ارائه پرونده کامل که حاوی نضریه وزارت کشور با شد انجام خواهد شد .
ماده 20 –
 کمیسیون موظف است تاریخ شروع رسیدگی به هر پرونده را به وزارت کشور و متقاضی اعلام دارد .
ماده 21- کمیسیون ماده 10 رسیدگی به تخلفات گروهها را خارج از نوبت قرار می دهد.
ماده 22- توقیف پروانه گروه کتبا به گروه ابلاغ و در روزنامه های کثیرالانتشار آگهی می شود .
ماده 23- کمیسیون مکلف است قبل از طرح هر پرونده نتیجه رسیدگی به پرونده نوبت قبل را اعلام دارد .
ماده 24- تدوین هر نوع روش کار یا نظامنامه داخلی و هر گونه تغییر در آنها با توافق اکثریت مطلق اعضاء کمیسیون مورد تصویب قرار میگیرد .ماده 25- هریک از اعضاء کمیسیون در صورتیکه استعفاء دهند مکلف است تا تعیین جانشین در جلسات کمیسیون کما فی السابق شرکت کند .
ماده 26- حدااکثر یک ماه قبل از خاتمه دوره نمایندگی اعضای کمیسیون وزارت کشور  مراتب را جهت تعیین نمایندگان جدید بمراجع مربوطه اعلام میکند.

ماده 27- پس از تصویب آئین نامه اجرایی کمیسیون در اولین جلسه رسمی خود روش کار و نظامنامه داخلی خود را تنظیم می نماید .

 

  • هیات وزیرا ن در جلسه مورخه7/5/1368بنابه به پیشنهاد شماره 16422/م مورخه 10/7/1368 وزارت کشور آئین نامه اجرایی انجمنهای اسلامی واحدهای اداری را بشرح زیر تصویب نمودند .

 

آیین نامه اجرایی انجمنهای اسلامی واحدهای اداری

 

ماده 1 – تعریف

 

انجمن اسلامی نهادی است خودجوش، متشکل از نیروهای داوطلب و معتقد به اسلام،ولایت فقیه، قانون اساسی،عامل به احکام اسلام و متقاضی انجام فعالیتهای ایثارگرانه و مبشر تفاهم و وحدت به منظور تعمیق دستاوردهای انقلاب اسلامی در محیط کار و نیز همکاری و معاونت با مسئولین جهت تحقق بخشیدن به اهداف انقلاب اسلامی در هر واحد اداری تشکیل و دارای شخصیت حقوقی مستقل می باشد .
تبصره 1 – واحد اداری عبارتست از وزارتخانه ،سازمان دولتی یا موسسات عمومی و ادارات کل استانی که بموجب قانون وظایف خاصی را بعهده دارد .
تبصره 2 –در واحدهای نظامی ، انتظامی و اطلاعاتی و سازمانهای وابسته که دارای دوایر عقیدتی سیاسی یا واحدهای مشابه هستند انجمن اسلامی تشکیل نمی گردد .
تبصره 3 – تشکیل انجمن اسلامی در واحد های اداری خصوصی در صورت وجود داوطلب و شرایط مندرج در آئین نامه بلامانع است .

 

ماده 2 –اهداف

 

الف ) اهتمام در شناختن و شناساندن اسلام ناب محمدی و رشد و ترویج ارزشهای متعالی آن از طریق :

1.        تشکیل کلاسهای عقیدتی ، فرهنگی و سیاسی برای اعضاء و علاقمندان

2.        تشکیل کتابخانه ، توزیع کتاب ، نوار و نشریات اسلامی

3.        برگزاری مراسم مذهبی و بر پایی نمازهای جماعت

4.        تشکیل جلسات وعظ و خطابه بمناسبتهای گوناگون

5.        تشکیل نمایشگاهها ، اردوها و گردهمایی های مذهبی ، فرهنگی، تحقیقاتی و هنری 

تبصره –تعیین ائمه جماعات ادارات وسازمان با تایید مدیریت مربوطه انجام خواهد شد

ب) اهتمام در تحقق بخشیدن امر بمعروف و  نهی از منکر برای پاسداری از ارزشهای اسلامی از طریق :

1.        برخورد اصولی و منطقی و ارشادی با کلیه مظاهر فساد و تباهی در جهت ایجاد محیط سالم و مساعد برای رشد و شکوفایی فضایل اخلاقی

2.        تلاش در جهت کسب بینش و اخلاق اسلامی و شناخت شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر و اهتمام در تحقق آن با توجه به مراتب زیر

3.        تماس و مذاکره خصوصی با توجه به مراتب امر به معروف و نهی از منکر در چارچوب احکام شرعی

4.        گزارش کتبی مستدل و محرمانه به مقام مسئول

5.        گزارش موضوع به مقامات ذیصلاح نظیر حراست , هیئت رسیدگی به تخلفات اداری, کمیته های انضباطی و مقامات دستگاه مربوطه و در صورت عدم اخذ نتیجه به مسئولان کشور

ج) حفظ و حراست از دستاورد های انقلاب اسلامی از طریق حضور در صحنه های عبادی و سیاسی و حرکتهای مردمی و مقابله با عوامل استکباری شرق و غرب مطابق با مقررات جاری کشور

 

ماده 3 – ارکان

 

ارکان انجمن اسلامی عبارتند از مجمع عمومی و شورای مرکزی.
مجمع عمومی بالاترین مرجع تصمیم گیری انجمن اسلامی است که وظایف و اختیارات آن عبارتند از :

1.        استماع گزارش شورای مرکزی

2.        تایین خط مشی کل انجمن

3.        تغییرات در اساسنامه

4.        انتخابات شورای مرکزی جدید

5.        انحلال انجمن اسلامی

تبصره 1- اولین مجمع عمومی جهت تصویب اساسنامه و انتخاب شورای مرکزی به دعوت هیئت موسس که حداقل تعداد آن 5 نفر خواهد بود تشکیل می شود.
تبصره 2- هیئت موسس ضمن مراجعه به فرمانداری یا بخشداری محل نسبت به تکمیل و تحویل مدارک و فرمهای مربوط اقدام می نماید.
تبصره3- هیئت موسس بعد از احراز شخصیت حقوقی انجمن کلیه امور را به اولین شورای مرکزی انتقال خواهد داد.
تبصره4- درمورد  انجمن های اسلامی موجود شورای مرکزی فعلی بجای هیئت موسس عمل  خواهد کرد.
تبصره 5- رسمیت جلسات با دعوت از کلیه اعضا و در موارد فوق با حضور 4/3 اعضا معتبر بوده که در کلیه رای گیریها ملاک اکثریت مطلق اعضا حاضر خواهد بود و در صورت عدم حصول حد نصاب جلسه دوم یکماه بعد با حضور اعضا حاضر رسمیت خواهد یافت.

 

ماده 4 – شورای مرکزی

 

هر انجمن اسلامی دارای یک شورای مرکزی می باشدکه ملزم به رعایت قوانین و مقررات مربوط بوده و در مقابل مجمع عمومی و کمیسیون ماده 10 قانون احزاب پاسخگو خواهد بود. حداقل تعداد اعضا آن 5 نفر و حداکثر 9 نفر می باشد.
تبصره – شورای مرکزی نمی تواند بدون دلیل موجه از عضویت متقاضیان واجد شرایط در انجمن اسلامی جلوگیری به عمل آورد.
ماده 5 – در هر واحد فقط یک انجمن اسلامی تشکیل می گردد.
تبصره 1- برگزاری انتخابات شورای مرکزی با تایید نماینده وزارت کشور و نماینده وزیر یا بالا ترین مقام مسئول سازمانهای مستقل رسمیت خواهد داشت.
تبصره2- در واحد هایی که بیش از یک انجمن اسلامی تشکیل شده باشد با رعایت موارد مقرر در تبصره 1 ماده 5 و همکاری تمامی انجمن های اسلامی آن واحد انتخابات شورای مرکزی جهت تشکیل یک انجمن اسلامی برگزار خواهد شد.
ماده 6- انجمن های اسلامی میتوانند  به منظور دستیابی بهتر به اهداف مندرج در این آیین نامه و همکاری نزدیک با دیگر انجمن های اسلامی جلسات مشترک داشته باشند .
ماده 7- انجمن های اسلامی در واحد هایی تشکیل می گردند که حداقل تعداد کارکنان آن 100 نفر و متقاضیان عضویت حداقل 5 نفر باشند .
تبصره- اجتماع دو یا چند هم سنخ در یک محدوده جغرافیایی برای احراز حد نصاب مقررجهت تشکیل انجمن های اسلامی با تایید فرمانداری محل بلا مانع است.
ماده 8-  منابع مالی و امکانات  
هزینه های انجمن های اسلامی ازطریق پرداخت حق عضویت اعضا , اعانات مردمی , وقف , هبه  غیر از اعمال تجاری تامین می شود .
تبصره – مسئول واحد موظف است امکانات مورد نیاز را در حد متعارف جهت فعالیت انجمن اسلامی در اختیار قرار دهد.
ماده 9- فعالیت انجمن اسلامی نباید در فعالین جاری  واحد ذیربط اختلال به وجود آورد و برگزاری برنامه در وقت اداری باید با اجازه مقام مسئول دستگاه باشد .
ماده 10 – کارمندان بخش دولتی نمی توانند به صورت تمام وقت به انجمن اسلامی مامور گردند 
ماده 11- اعضای انجمن اسلامی باید جزء کارکنان واحد ذیربط بوده و در همان محل شاغل باشند .
ماده 12- نماینده رئیس جمهور در صورت ضرورت می تواند در مجامع عمومی انجمن های اسلامی شرکت نماید 
ماده 13- به منظور تقویت و رسیدگی به مشکلات انجمن ها و تحقق تفاهم و همکاری انجمن ها و مدیریت های اداری دفتری در نهاد ریاست جمهوری تشکیل خواهد شد.
تبصره – رویه های ابلاغی از سوی این دفتر که برای اصلاح و هماهنگی کار انجمن ها صادر می شود مجری خواهد بود .
ماده 14- انتخابات شورای مرکزی انجمن ها هر دو سال یکبار انجام می شود .

 

  • هیات وزیران در جلسه مورخ 13/2/1368 با توجه به نامه شماره 5374/64 مورخ 31/1/66 ریاست جمهوری تصویب نمودند آیین نامه اجرایی وتحد های صنفی موضوع تصویب نامه 11054 مورخ 1/10/65 به شرح زیر اصلاح گردد.

 

آیین نامه اجرایی واحد های صنفی موضوع قانون فعالیت احزاب مصوب 7/6/60
مجلس شورای اسلامی

 

ماده 1- در این آیین نامه منظور از انجمن , جمعیت , اتحادیه صنفی و امثال آن تشکیلاتی است که به وسیله دارندگان کسب , پیشه , حرفه و تجارت معین تشکیل می گردد و اهداف , برنامه و رفتار آن به گونه ایی در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف می باشند . اعم از اینکه دارای قانون و مقررات خاص باشند یا نباشند مانند پزشکان , وکلای دادگستری , روزنامه نگاران , صنعتگران , صاحبان دفاتر اسناد رسمی , جامعه داروسازان و کانون صنفی فرهنگیان , کانون بازنشستگان و امثال آن که در یک محدوده جغرافیایی شهری فعالیت دارند.
تبصره – صنوف مشمول این ماده مکلفند در اساسنامه خود نکات زیر را رعایت کرده و یک نسخه از آن را به وزارت کشور تسلیم نماید.

1.        ارکان تشکیلات ( تعریف , وظایف و اختیارات هیئت مدیره و نحوه انتخابات )

2.        منابع مالی و آیین نامه مربوطه

3.        شرایط عضویت

4.        نحوه انحلال

5.        حوزه فعالیت

ماده 2- کلیه صنوف مشمول ماده 1 جهت اخذ پروانه فعالیت موظفند مدارک ذیل را در تهران و شهرستانها جهت اخذ پروانه فعالیت به فرمانداری محل تسلیم نمایند .
الف) فرم تکمیل شده تقاضای ثبت طبق نمونه وزارت کشور 
ب ) فرم مشخصات هر یک از اعضای هیئت مدیره طبق برگه مشخصات وزارت کشور 
ج) تصویر تمام صفحات شناسنامه هر یک از اعضای هیات مدیره
ه) عکس جدید هر یک از اعضای هیئت مدیره 4 قطعه
ماده 3- اتحادیه و انجمن های فوق الذکر موظفند یک نسخه از نشریات خود را مرتبا به وزارت کشور ارسال نمایند 
ماده4- مسئولین انجمن ها و اتحادیه های صنفی موظفند که برای برگزاری سمینار و اجتماعات عمومی در میادین و پارکها برنامه اجرایی خود را که خارج از شرح وظایف مندرج در قانون نظام صنفی می باشد حداقل 10 روز قبل به اطلاع وزارت کشور رسانیده و مجوز لازم را کسب نماید.
ماده 5- انجمن ها و اتحادی های صنفی حق فعالیت سیاسی و یا وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی به نام انجمن و اتحادیه را ندارند .
ماده 6- پرونده مربوط به تقاضای صدور پروانه که طبق آیین نامه اجرای این قانون تنظیم می شود حداکثر ظرف یکماه به وسیله وزارت کشور به کمیسیون ماده 10 قانون احاله و پس از تصویب کمیسیون ظرف 10 روز پروانه با امضا وزیر کشور صادر خواهد شد.

بزرگترین ترس،ترس از تغییر است!

بزرگترین ترس،ترس از تغییر است!  


                         

                                                     محمد روزبهانی

 "اگر تغییر نکنیم،رشد نمی کنیم. اگر رشد نکنیم، در واقع زندگی نمی کنیم. برای رشد لازم است موقتا از امنیت خود صرف نظر کنیم. این کار ممکن است به معنای ترک الگوهای آشنا اما دست و پاگیر باشد که ایمن ولی بی حاصل است و ترک ارزشهایی باشد که دیگر قبولشان نداریم و کنار گذاشتن روابطی که معنای خود را از دست داده اند. به قول داسایوفسکی" مردم از برداشتن گامی جدید یا گفتن کلامی نو بیشتر از هر چیز دیگری می هراسند" در حالی که ترس حقیقی باید از چیزی درست بر عکس این ها باشد( کتاب خودسازی- جان سی. مکسول صفحه12)

 آموزش و پرورش نوین یعنی آموزش و پرورش پر از تغییر ، تحول و خلاقیت! در این نوع از آموزش و پرورش به دانش آموز متفاوت  و خلاقانه فکر کردن آموزش داده می شود و نه  مثل هم فکر کردن! در نظام آموزش و پرورش پیشرو ترسی از تغییر وجود ندارد. دانش آموزان را به سمت اندیشه های نو و جدید راهنمایی می کنند. آنها را به دلیل متفاوت اندیشیدن با دیگران و ساختارهای حاکم سرزنش نمی کنند.  حال سوال این است که نظام  آموزش و پرورش ما در این میانه چگونه عمل می کند؟ معلمان ما چطور؟ دانش آموزان چگونه ؟ و حتی خانواده ها به چه صورت؟ به راحتی می توان به این سوالات پاسخ داد! آموزش و پرورش ما  با تغییر میانه ی خوبی ندارد. از دگرگونی و تحول بیم ناک است. خانواده ها نیز به  روشها  تکراری خو گرفته اند و  در پی دگرگونی و متحول شدن نیستند و نمی خواهند که تغییری در روشهای موجود صورت گیرد! معلمان نیز همین طور! اکثر معلمان طرفدار روشهای موجود و حتی گذشته هستند. با روشهایی که خود به همان روشها آموزش دیده اند راحت ترند. خیلی نمی خواهند در وضعیت موجود تغییری صورت گیرد.  بطور کلی جامعه،خانواده ها، معلمان و مسئولین از تغییر می ترسند! چونکه نمی دانند چه اتفاقی ممکن است  پس از تغییرات روی دهد. اما از چیزی که می شناسند و به آن عادت کرده اند ترسی ندارند. این برای آموزش و پرورش آسیبی بزرگ است ! آموزش و پرورش اولین نهاد و سازمانی است که می بایست به دنبال تغییر و تحول در روشهای زندگی و یادگیری و یاد دهی باشد. آموزش و پرورش ،باید بانی تغییرات تاثیر گذار باشد نه سدی در مقابل تغییرات و تحولات مفید! همه ی تحولات بزرگ از مسیر آموزش و پرورش می گذرد. کشوری را نمی توان دید که بدون  آموزش و پرورش به روز ،پویا و خلاق توانسته است به توسعه برسد. بهتر است همه ، از اولیا تا معلمان و مسئولین  به این موضعات بیندیشند. اگر می خواهیم توسعه پیدا کنیم باید تغییر نماییم!

http://roozbahany.blogsky.com/

آموزش و پرورش در سوئد


آموزش و پرورش در سوئد



 اصلاحات آموزشی

بنابر تصمیمات اتخاذ شده توسط مجلس ملی سوئد در تمامی مراکز آموزشی پیش دبستانی، خدمات آموزشی و تفریحی برای کودکان رده های سنی یک تا ۴ سال ارائه می شود. طبق اصلاحات به عمل آمده موازی پیش دبستانی به ویژه مدارس بین المللی رایگان بوده و حداقل ۵۲۵ ساعت آموزش در سال برابر با ۳ ساعت در روز مبادرت می نمایند. گفتنی است که مدارس پیش دبستانی بین المللی از اول ژانویه ۲۰۰۳ آغاز به فعالیت کرده اند.

ادامه مطلب ...

حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه توسعه پس از 2015(بخش چهارم)


حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش

 در برنامه توسعه پس از 2015(بخش چهارم)


           

                 دو ماهنامه ی چشم انداز ایران، شماره ی84،اسفند 92 و فروردین 93

                                                   برگردان: محمدرضا نیک نژاد
توضیح : متن پیش روی شما،بخش چهارم از سفارش نامه ی شانزده نهاد مدنی - آموزشی جهان به سران کشورهای حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل در مهر 92 است که در آن،سران کشورها به توجه بیشتر به آموزش و حق برخورداری از آن فراخوانده شده اند. این سفارش نامه ده بند است که بند نخست با دیباچه ای از برگرداننده،دوم و سوم در بخش های پیشین منتشر شد. بخشچهارم - بندهای - ششم و هفتم- آن را با هم می خوانیم.

1-     6- برابری و عدم تبعیض،هسته بنیادین حق برخورداری از آموزش هستند

شرکت همه افراد در آموزش و پرورش کیفی،مهم است. دسترسی فراگیر و بهبود کیفیت،ابعاد کامل کننده برخورداری از آموزش هستند و باید به طور همزمان پیگیری گردند. به این معنا،همه شکل های تبعیض و طرد، در آموزش و از طریق آن باید از میان برداشته شود. ازجمله ی این تبعیض ها،سن،عقیده،طبقه،نژاد،فرهنگ،معلولیت،خاستگاه قومی و اجتماعی،جنسیت،موقعیت های جغرافیایی و زبانی،وضعیت تاهل،بارداری،مذهب،موقیعت اجتماعی یا مالی و ... می باشند،که باید بر طرف شوند. شکل های چندگانه تبعیض درون آموزش و پرورش و از طریق آن باید به طور ویژه شناخته و کنار گذاشته شوند. به ویژه آنهایی که بیشتر دختران و زنان را می آزارد. تفاوت و تنوع،میان- فرهنگ گرایی،گسترش الگوهای برابری طلبانه میان افراد و محیط زیست،باید به طور ویژه به رسمیت شناخته شود. مدارس باید به عنوان مکان هایی برای رویارویی،تمرین دمکراسی و واقیعت بخشی به حقوق بشر در نظر گرفته شوند.

2-     7- معلمان در کانون آموزش و پرورش کیفی اند

 برنامه توسعه جهانی برای آموزش و پرورش باید معلمان را در کانون تلاش ها برای دستیابی به کیفیت آموزشی قرار دهد. این کار،اولویت دادن به تربیت معلم و پرورش حرفه ای آنان در همه ی سطوح آموزش - مانند آموزش و سوادآموزی بزرگسالان،کاهش شمار دانش آموزان کلاس،فراهم نمودن منابع یاددهی- یادگیری،و بهبود دست مزدها و شرایط عمومی کار را شامل می شود. حقوق معلمان هم به عنوان یک اصل و هم به عنوان شرطی برای برآوردن حق برخورداری از آموزش فراگیر انسان باید تحقق یابد. به معلمان باید در همه سطوح آموزش بعنوان حرفه ای های با کیفیت و برخوردار از دانشِ تخصصی و خود- رهبر  نگریسته شود و به ایشان آزادی آکادمیک داده شود. معلمان را باید کنشگرانه با نقشی پیشرو در فرایند معناسازیِ با کیفیت آموزشی،در گیر گفتگو،تصمیم گیری و سیاست گذاری ها نمود. به عنوان آخرین و نه کم ارزش ترین (راهکار)،ارزشیابی معلم باید در فضایی سازنده و یادگیری- محور و  با دخالت موثر آنها،انجام پذیرد. هرگز نباید ارزشیابی معلم با ارزیابی عملکردِ آموزشی دانش آموزنشان،برای تنبیه یا پاداش معلمان و با معیار قرار دادن پول بیشتر یا شکل های دیگر امتیاز،مورد استفاده قرار گیرد. این کار رقابت بازیگران آموزشی- که باید همکار و همیار هم باشند- را تحریک می کند.

http://niknezhadmr.blogsky.com/

نقش منابع انسانی در توسعه کشور


نقش منابع انسانی در توسعه کشور


 شاپور کریمی


در دهه های اخیر به منابع انسانی به عنوانعنصری هوشمند توجه شده است عنصری که با مهارت و خلاقیت خود نقشی اساسی در سیستم ایفا میکند. نیروی انسانی کارآمد در یک کشور جزو سرمایههای ارزشمند آن کشور بشمار میآید اساساً «سرمایه دانش» از «سرمایه تولید» بسیار مهمتر است. کشورهای درحال توسعه از سرمایه انسانی، بیش از سرمایه فیزیکی بهره دارند. بر اساس آمار، سرمایه انسانی، نقش اول ثروت آفرینی در کشورهای توسعه یافته را یعنی حدود67درصد به خود اختصاص دادهاست، در حالی که سهم منابع طبیعی و فیزیکی صرفاً 33درصد است. این سرمایه است که میتواند به عنوان پشتوانه حرکتهای بزرگ اجتماعی قرن بیست و یکم قرار گیرد. توسعه پایدار انسان محور باتوجه به گستردگی مباحث و قابلیتهای بسیار آن به سرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالشهای دهههای اخیر تبدیل شده است. در توسعه پایدار و «انسان محور»، شهروندان باید از بهداشت، امنیت، فرهنگ، آموزش، دانش و توسعه ارتباطات و اطلاعات برخوردار باشند.
بنابراین، دانش و دانایی ملی، رکن اصلی توسعه و نظام آموزشی و هم گذرگاه نیل به دانایی ملی بشمار میآید و جامعه زمانی به اهداف خود دست مییابد که از طریق توسعه انسانی مسیر خود را هموار کند. در واقع بنیاد زندگی جمعی انسان را «تعلیم وتربیت» تشکیل میدهد و ما آنگونه زندگی میکنیم که تربیت میشویم، از این رو، هر تعبیری که از توسعه داشته باشیم، برای رسیدن به آن تمامی تلاشها بر دوش انسانهایی است که باید بار این قافله را به سر منزل مقصود برسانند. از آنجایی که در دنیای معاصر، نهاد آموزش و پرورش مسئولیت تربیت نیروی انسانی در جامعه را برعهده دارد، مهمترین بستر تولید و تربیت نیروی انسانی بشمار میآید. آموزش و پرورش با توجه به نقش و شکل فراگیر امروزی آن، یکی از بنیادهایی است که باجامه عمل پوشاندن به کارکردهای تعریف شده خود، اگر نگوییم سهامدار اصلی، دست کم یکه تاز سهامداران عمده این فرآیند به حساب میآید. توسعه را «فرآیند تحول بنیادین باورهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به منظور خلق و متناسب شدن با ظرفیتهای جدید و ارتقای کمی و کیفی قابلیتها و تواناییهای انسانی، آموزشی واقتصادی» نیز دانستهاند که نیل به چنین مرتبهای، بیش و پیش از همه،مستلزم تحول فرهنگی و ارزشی جوامع است.

ایران - 1   خرداد  93


اخلاق،جامعه و مدرسه (تعلیم وتربیت اخلاقی در اندیشه های جان دیوئی)



                         عزت اله مهدوی،روزنامه اعتماد،29 اردیبهشت 93

جان دیوئی (1952-1859) ازنسل فیلسوفان برجسته ای است که در حوزه مسائل مربوط به آموزش وپرورش ، نه تنها مقاله وکتاب نوشت ،بلکه با تأسیس آموزشگاه، مستقیماً به اجرا وسنجش نظرات تربیتی خود پرداخت.به اجمال می توان گفت او دانشمندی بود که اندیشه هایش همچون پلی است که دانسته ها را با عمل،منطق را با تحقیق،علم را با رفتار انسان،تجربه را با آموزش وپرورش و مشارکت را با دموکراسی ارتباط می داد.دیوئی در امر آموزش به قوت تمام از تجربۀ زندۀ دانش آموز در محیط ،سخن می گفت و محیط  برای او  هم محیط فیزیکی بود وهم محیط فرهنگی،به این ترتیب بیشتر آراء ونظریات خود را با این ملاحظه پیش می برد که گِره ای از مشکلات زندگی انسانها بگشاید و به کاربرد های عملی اندیشه هایش توجه جدی می نمود.به نظر او روش های تعلیم وتربیت را نباید از ویژگی های جامعه جدا دید،زیرا هدف از تعلیم وتربیت این است که افراد بتوانند با زندگی روبرو شوند.اگر آموزش در گذشته در کار انباشتن ذهن افراد وصرفاً به دنبال بالا بردن معلومات آنها بود،امروزه باید این فعالیت مهم به زندگی اجتماعی آنها پیوند بخورد.  

به این لحاظ وقتی از اخلاق در مدرسه سخن می گفت ،به اصول فوق الذکر پایبند بود.از نظر او اصول اخلاقی در جامعه ومدرسه نباید تفاوتی داشته باشند. و اساس این اصول اخلاقی را نحوه زندگی در جامعه تشکیل می دهد.افراد به عنوان اجزاء تشکیل دهندۀ جامعه ،در میان جامعه و برای جامعه زندگی می کنند (توجه به وجه اجتماعی انسان)اما باید توجه داشت که جامعه نیز قائم به وجود افرادی است که آنرا تشکیل می دهند. دیوئی می نویسد:" مسلم است که دانش آموز عضو جامعه است و بنابر این در پرورش وی نخست باید به مقتضیات اجتماعی توجه نمود.آموزشگاه و اولیای امور آن همواره در مقابل جامعه مسئول هستند ،زیرا آموزشگاه موسسه ای است که از طرف جامعه برای انجام مقصود معینی که عبارت از حفظ و اصلاح زندگانی مدرسی است ایجاد شده است .آموزشگاهی که به مسئولیت اخلاقی خویش در مقابل جامعه معترف نباشد پشیزی ارزش ندارد"به نظر جان دیوئی  متولیان تعلیم وتربیت باید "کاملاً از احتیاجات حقیقی جامعه اطلاع داشته باشند و بدانند که آموزشگاه برای تأمین این احتیاجات چه خدماتی را می تواند انجام دهد."

دیوئی معتقد بود که مدارس باید دانش آموزان را از سه مسئله مهم  مطلع و آگاه نمایند: سازمان اجتماعی ،خدمت به اجتماع و نفع اجتماع. به همین ترتیب سه وسیله مهم در دست اولیای مدارس است: ا- محیط آموزشگاه ،که باید حتی المقدور به محیط اجتماعی حقیقی نزدیک شود.2- شیوه های تعلیم  در هر آموزشگاه و استفاده ای که از فعالیت های ذوقی و پژوهشی مبتکرانه می برد.3-برنامه های تحصیلی.مدرسه صرفاً محیطی برای پرورش افراد مطیع وفرمانبردار نیست،دانش آموزان جز اطاعت وفرمانبرداری با مسائل فراوانی مواجه هستند که باید اطلاعات کافی و سودمند در باره آنها بیابند.مدارس باید دانش آموزان را به منزله یک عضو جامعه پرورش بدهند و با اتخاذ روش های مؤثر و کاربردی، آنها را برای پذیرش مسئولیت اجتماعی وتشریک مساعی با یکدیگر آماده نمایند. دیوئی با تأکید فراوان ،یادآوری می کرد که محصلان برای جامعه ای آماده می گردند که بجز رأی دادن و اطاعت از قوانین کشور باید بتوانند مسئولیت تأمین معاش و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان را عهده دار شوند.اولیای امور نمی توانند چشمان خود را بر تحولات بی شمار و پر سرعت پیشِ رو ببندند.هر برنامه ای باید اصل فوق را به عنوان پیوست ضروری به همراه داشته باشد.تعلیم وتربیت در بستری آرام وساکن رخ نمی دهد و ما حق نداریم دانش آموزان را برای وارد شدن در جامعه ای معین و لایتغیر تربیت کنیم.

جان دیوئی می نویسد:"عقیده همه ما بر آن است که با مساعی بی شمار و با پشتکار و بردباری بالاخره می توانیم به فرزندان خویش خواندن و نوشتن ونقاشی را یاد بدهیم ولی عملاً از پرورش قوای اخلاقی آنها اظهار عجز می کنیم." برای رفع این معضل اساسی ،باید برنامه های مدرسه و شیوه های تعلیم وتربیت و اساساًمحیط آموزشی را طوری تنظیم و مرتب کنیم که دانش آموزان برای اصول اخلاقی،به اندازه سایر قوای انسانی قدرت وارزش قائل شوند.نه تنها رشته های تحصیلی در بطن خود ماجرای اخلاقی را به عنوان هسته اصلی حیات اجتماعی وتجلیات روح انسانی نشان بدهند بلکه جزیی ترین حادثه زندگی آموزشگاهی، متصل به یک جنبه و ارزش اخلاقی خاص شود.در مدارس باید " دستورهای اخلاقی را با شرایط زندگی کنونی جامعه وقوای بزرگی که مدار فعالیت جامعه را تشکیل می دهند و همچنین با عادات و عواملی که در فعالیت فردی و سعادت و نیک بختی فرد و جامعه تأثیر دارد تطبیق نمود هر آنچه که به درد فرد وجامعه و تأمین نیک بختی افراد نخورد از لحاظ اخلاقی هیچ ارزش ندارد و باید بر آن نام لفاظی نهاد."دیوئی مُصرّانه خواستار آن بود که اخلاق را حداقل در آموزشگاهها به نحوی ارائه نمایند که عمدتاً معطوف به روابط فرد واجتماع باشد و در نظر او فعل اخلاقی "عبارت از کارهایی است که بر حیثیت و عظمت جامعه ای که شخص جزو آن است بیفزاید و ضمناً وسایل سعادت و نیک بختی انسان را فراهم سازد."اخلاق برای او دو جنبه داشت جنبه اجتماعی و تعامل با دیگران و جنبه روانشناختی روحیات و خلقیات و مطالعه علمی آنها.وی معتقد بود تغییر افراد در زمینه اخلاق ورفتار، ناشی از تحول در تمایلات و احساسات آنهاست. لذا روانشناسی علمی می تواند در این باره به ما کمک شایان نماید.

دیوئی ازمشکل بزرگ  آموزشگاهها  در اختلاف بین تربیت اخلاقی و تربیت عقلانی و عدم تطبیق تحصیل با پرورش خوی و طبع و شخصیت ،اظهار تأسف می کرد و می گفت :" هرگاه آموزشگاه نمونه ای از محیط اجتماعی نباشد تربیت اخلاقی صورت منفی بخود می گیرد بدین قرار که آموزگار به ایجاد عادات مثبت و سود مند بحال جامعه مبادرت نمی کند بلکه بر عکس به جلو گیری از خلاف کاریهای نو آموز در آموزشگاه قناعت ورزیده و چون پاسبان دقیقی همواره مراقب است که دانش آموزقوانین و مقررات آموزشگاه را نقض ننماید منظور آن است که به انضباط امروزی آموزشگاهها خللی وارد نیاید و چون در نظر دانش آموز فایده فوری بر وجود این مقررات مترتب نیست و نفع خویش را در بکار بستن آنها نمی داند این است که انضباط را یک نوع اجبار و تحمیل می پندارد."

نه تنها باید نقش مؤثر و یگانه ای در هر مدرسه به دانش آموزان تفویض نمود بلکه هر یک از آنها باید عادت داده شوند که حوادث مختلف و پیش آمدهای متعدد زندگی خود را از لحاظ تأثیر اجتماعی خودشان  موردقضاوت قرار دهند.

دیوئی معتقد بود باید قوه قضاوت وتجزیه وتحلیل را در محصلان تقویت نمود و این کار با پر کردن مغز آنها از معلومات بی ربط با زندگیشان، امکان پذیر نیست.باید مواد درسی نیز با فوائد عملیشان منطبق گردد.مدارس باید نیروی اراده وخلاقیت را در مواجهه با زندگی  در دانش آموزان پرورش دهند و حیات عقلانی را با حیات اخلاقی پیوند دهند.

توضیح:تمام نقل قولها از "جان دیوئی " واز کتابش با نام "آموزشگاه وشاگرد "فصل چهارم می باشد .لازم به ذکر است که ترجمه این کتاب بعنوان پایان نامه تحصیلی در سال 1326 توسط "مشفق همدانی" منتشر گردید.

http://niknezhadmr.blogsky.com/

چرا ما ایرانی ها این گونه ایم؟!

 چرا ما ایرانی ها این گونه ایم؟!


از دکتر محمود سریع القلم ؛ استاد علوم سیاسی در دانشگاه شهید بهشتی

میانگین مردم ایرانی‌ تقریبا در مورد همه چیز و همه کس اظهار نظر می‌کنند؛ که بعضاً با قاطعیت است؛
عبارات من نمی‌دانم، من اطلاع ندارم، من به اندازه کافی اطلاع ندارم، من مطمئن نیستم، من باید سوال کنم، من باید فکر کنم، من شک دارم، من در این باره مطالعه نکرده‌ام، من این شخص را فقط یک بار دیده‌ام و نمی‌توانم در مورد او قضاوت کنم، من در 
مورد این فرد اطلاعات کافی ندارم، اجازه دهید من در این رابطه سکوت کنم، فردا پس از مطمئن شدن به شما خبر می‌دهم، هنوز این مساله برای من پخته و سنجیده نیست و مشابه این عبارات در ادبیات عمومی ما، بسیار ضعیف است. 

تصور کنید اگر بسیاری از ما این گونه با هم تعامل کنیم، چقدر کار قوه قضائیه کم می‌شود. چقدر زندگی ما اخلاقی‌تر می‌شود و از منظر توسعه یافتگی چقدر جامعه تخصصی‌تر می‌شود.
در چنین شرایطی، خبرنگار تلویزیون در مورد برنامه هسته‌ای، نظر راننده تاکسی را نخواهد پرسید. اقتصاد‌دانی که یک مقاله پزشکی را خوانده، خود‌درمانی نخواهد کرد و شیمی‌دانی که هر روز روزنامه‌ها را می‌خواند در مورد آینده اقتصاد ایران و وضعیت سیاسی چین اظهار نظر نخواهد کرد؛ چه سکوتی برقرار می‌شود! و همه به خود و مثبت و منفی برنامه‌های خود می‌پردازند و کمتر سراغ سر در‌آوردن از کارهای دیگران می‌روند؛ غیبت کم می‌شود و تهمت و توهین به حداقل می‌رسد.. 

یک دلیل ‌این که تولید ناخالص داخلی‌ آلمان بیش از دو برابر جمع تولید ناخالص داخلی ۵۵ کشور مسلمان است، این به خاطر تمرکز مردم به کار و فعالیت و کوشش‌های فردی است.
اتفاقا چون بسیاری از ما برای خود کم وقت می‌گذاریم و خود را کشف نمی‌کنیم، به بیرون از خودمان و توجه دیگران نیازمند می‌شویم. به همین دلیل، نمایش دادن در میان ما بسیار جاری و قدرتمند است، چون در مورد خود نمی‌توانیم پنجاه صفحه بنویسیم، از انتقاد حتی انتقادی ملایم، خشمگین می‌شویم، چون احساسی بار می‌آییم و بنابر‌این ضعیف هستیم، اعتماد به نفسمان کم است.
عموما ظاهر خود را می‌آراییم و در مخزن باطن ما، سه قفله باقی می‌ماند. افراد ضعیف جامعه ضعیف را به ارمغان می‌آورد.
در برابر کم حرف زدن و کم قضاوت کردن، فکر و دقت قرار می‌گیرد. ارزش هر انسان مساوی با مقدار زمانی است که برای فکر، کشف خود و خلاقیت اختصاص می‌دهد. سکوت فراوان بهترین فرآورده کم قضاوت کردن است. در این مسیر، محتاج کتاب خواندن، گفت‌و‌گو و مناظره هستیم. با آگاهی و دانش می‌توان انسان بهتری بود و به همین دلیل، نیازمند آموزش هستیم. به امید روزی که تلویزیون کشور برای ارائه دیدگاه در ۲۵ موضوع مختلف از یک نفر استفاده نکند
.

http://www.aemi.blogfa.com/

پیامد اقتصادی مهاجرت نخبگان

 

پیامد اقتصادی مهاجرت نخبگان



 تازه‌ترین گزارش منتشر شده از سوی بانک جهانی با عنوان “مهاجرت بین‌المللی و فرار مغزها” تعداد افرادی که در طی سال‌های اخیر از ایران خارج شده‌اند بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر در سال عنوان شده است.

بد نیست بدانیم که بر‌اساس آمار منتشر شده از سوی اداره آمار آلمان، از مجموع صد هزار ایرانی مهاجر در آلمان در سال‌های گذشته، ۲۰۰۰ جلد کتاب منتشر شده در حالی که از میان ۲میلیون مهاجرترک تنها۱۰۰جلد کتاب منتشر شده است. این امر حاکی از پتانسیل‌های ارزنده فکری است که در ردیف گران‌بهاترین سرمایه‌های ملی محسوب می‌شود ولی متاسفانه به دلیل عدم تدبیر و چاره‌اندیشی مسوولان و تصمیم‌گیران کشور به راحتی از دست می‌روند، بدون این که حتی هزینه‌هایی که از این طریق بر اقتصاد کشور تحمیل می‌شود، محاسبه شود. بی‌تردید، خروج متخصصان که می‌توانند پشتوانه فکری، اجرایی، کارآمدی و بقای نظام اقتصادی- سیاسی کشور باشند، در بلندمدت منجر به ایجاد بحران سیاسی و اجتماعی فراگیر در کشورمان خواهد شد که در آن هنگام حتی مجال اندیشیدن برای حل این مسائل وجود ندارد

ادامه مطلب ...

در قرن ۲۱، آموزش با کیفیت و موثر، قلب تپنده توسعه همه جانبه کشورهاست.

در قرن ۲۱، آموزش با کیفیت و موثر، قلب تپنده توسعه همه جانبه کشورهاست.

یونسکو از آغاز کار یعنی از سال ۱۹۴۵، برای برقراری صلح در جهان، کاهش فقر و تعامل سازنده فرهنگها تلاش کرده در حالیکه همواره آموزش  یک رکن ضروری و یک شرط لازم  در رسیدن به این اهداف بوده است.  نگاه همه جانبه و انسان مدار به مقوله آموزش غنی، قبول و پذیرش حق آموزش برای همه و اعتقاد راسخ به لزوم آموزش، نقشی اساسی در توسعه انسانی، اجتماعی و اقتصادی دارد.

اگر بخواهیم اهداف آموزشی یونسکو را جمع بندی کنیم، به موارد زیر می رسیم:

-          حقوق برابر، فرصت های برابر: آموزش برای همه بدون هرگونه تبعیض قومی، مذهبی و نژادی در دسترسی به آموزش همگانی

-          تداوم آموزش شهروندان در خلال سالهای عمر. آموزش نباید تنها محدود به سالهای طفولیت باشد، در سنین بزرگسالی، علاوه بر امکان تحصیلات عالیه، آموزش های تکنیکی، شغلی و غیررسمی نیز حق شهروندان است.

-          پاسخ به چالشهای جهانی از طریق آموزش

-          افزودن بر غنای کیفی سیستم های آموزشی

-          آموزش گسترده شهروندان به نحوی که  شامل اکتساب معلومات و تواناییهایی در زمینه هایی مانند توسعه پایدار، HIV و ایدز، حقوق بشر و برابری جنسیتی نیز باشد.

منبع:

http://en.unesco.org

http://bield.info/

معلمان، پرچمداران توسعه و پیشرفت


معلمان، پرچمداران توسعه و پیشرفت


 مهدی نوید ادهم
دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش


نیروی انسانی از هر سرمایه طبیعی دیگری مانند نفت، گاز، معادن و... با ارزش‌تر است و مناسب‌ترین سنی که می‌تواند این سرمایه عظیم اجتماعی را برای آینده بهبود ببخشد دوران کودکی و نوجوانی است، چرا که در این دوره است که شخصیت فرد شکل نگرفته و اگر در این سنین در معرض بهترین آموزش‌ها قرار گیرد می‌توان در آینده شاهد نسلی پویا، اثربخش، فعال و کارآمد بود. نسلی که می‌تواند موتور توسعه کشور باشد.
 تجربه بین‌المللی هم ثابت کرده است که کشورهای پیشرفته مانند ژاپن، کره و... راه توسعه و پیشرفت را از آموزش به کودکان شروع کرده‌اند. آیات و روایات اسلامی هم این تفکر و نگاه را تأیید می‌کند. بنابراین اگر بپذیریم بهترین سن برای یادگیری و آموزش سنین کودکی است، نقش آموزش و پرورش که در خدمت این کودکان است از اهمیت بالایی برخوردار خواهد شد. از این رو است که آموزش و پرورش را موتور توسعه کشور می‌دانند.
 هدف نهایی در نظام‌های آموزشی فراهم آوردن زمینه شناسایی، رشد و شکوفایی استعدادها و تعلیم و تربیت افراد به منظور حضور فعال و مؤثر در جامعه و انتقال فرهنگ به آنان است. در این نظام، افراد علاوه بر کسب اطلاعات، دانش و مهارت، برای ایفای نقش‌های مختلف در جامعه آماده شده و با هنجارها و قواعد اجتماعی آشنا می‌شوند. به همین دلیل، آموزش و پرورش، حقی همگانی است.
گاهی به غلط دیگر  عناصر آموزشی مانند کتاب درسی در کشور ما پر رنگ جلوه داده شده و نقش آن‌ها مهم تلقی می‌شود. درحالی که اصلی‌ترین عنصر تعلیم و تربیت، معلم است. عواملی چون صلاحیت حرفه‌ای معلم، شخصیت، باورهای معلم و توانمندی علمی و تخصصی در موفقیت یا ناموفق بودن معلم در نظام تعلیم و تربیت ایفای نقش می‌کند، از این رو است که چگونگی جذب و ارتقای صلاحیت حرفه‌ای معلمان جزو پیچیده‌ترین فعالیت‌ها در نظام‌های آموزش و پرورش در سطح بین‌المللی است.  امروز به این نتیجه رسیده‌ایم هرچه معلم با کیفیت بالاتری داشته باشیم، در ارتقای کیفیت نسل جوان می‌توانیم بیشتر امیدوار باشیم. در اداور گذشته در آموزش و پرورش نسبت به چگونگی جذب و نگهداشت معلم، مراحل مختلفی را طی کرده‌ایم. در کشور ما تربیت معلم پیشینه 100ساله دارد.
 از زمان تأسیس دارالفنون تاکنون تربیت معلم در دستور کار قرار گرفته است. روزگاری دانشسراهای تربیت معلم و بعد هم مراکز تربیت معلم و در حال حاضر دانشگاه فرهنگیان که اصلی‌ترین مرکز تأمین نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش است. با وجود نقش بی‌بدیل و حساس نظام آموزشی بویژه آموزش و پرورش در رشد و تعالی نیروی انسانی و تولید سرمایه فرهنگی و اجتماعی و نیز جایگاه تعیین‌کننده آن در پیشرفت و توسعه کشور و با وجود تعالیم انسان ساز مکتب اسلام و تأکیدهای رهبران جامعه، متأسفانه در کشور ما، این جایگاه و نقش مورد توجه سیاستگذاران و تصمیم گیران و برنامه ریزان قرار نگرفته است. در حالی که برای پیشرفت و توسعه کشور لازم و ضروری است که هرچه بیشتر به نظام آموزش و پرورش توجه کنیم و برای معلم این عنصر مهم تربیتی و آموزشی سرمایه‌گذاری کنیم و مقام او را پاس بداریم

ایران  -       11      اردبهشت   93

ایران نماینده منطقه‌ای یونسکو شد


ایران نماینده منطقه‌ای یونسکو شد 
 

 

رئیس سازمان میراث‌فرهنگی کشور گفت:‌ بر اساس صحبتی که با خانم ایرینا بوکووا، مدیرکل یونسکو، داشتیم قرار است ایران به عنوان نماینده منطقه‌ای یونسکو در کشورهای حوزه اطراف ایفای نقش کند. مسعود سلطانی‌فر در حاشیه همایش روز خلیج‌فارس در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه کشورهایی مانند امارات کارهای زیادی در خلیج‌فارس انجام داده‌اند‌ اما ما در این حوزه کم کار کردیم، اظهار کرد: ایران از نظر توان باستان‌شناسی، کارهای پژوهشی و نیروی انسانی قابل مقایسه با امارات و قطر نیست و بعید می‌دانم آنها به تعداد انگشتان یک دست هم کارشناسان هم‌تراز کارشناسان ما داشته باشند. هیچ کدام از آنها به اندازه یک اداره کل ما پژوهشگر ندارند. تسنیم نوشت؛ او با بیان اینکه اگر هم این کشورها کاری انجام دادند خارجی‌ها برای آنها انجام دادند، تصریح کرد: در ادامه یکسری مباحثی راجع به میراث ملموس و به ویژه ناملوس با مدیرکل یونسکو داشتیم و در بحث نشان‌دادن توانمندی‌هایمان از جهات مختلف به وی و کارهایی که در سایت‌های مختلف انجام دادیم، اقدام کردیم.

آرمان  -    11     اردیبهشت     93

به مناسبت 11 اردیبهشت، سالروز وفات استاد محمد بهمن بیگی، پدر آموزش عشایر ایران


به مناسبت 11 اردیبهشت، سالروز وفات استاد محمد بهمن بیگی، پدر آموزش عشایر ایران


نویسنده: گودرز هوشمند ایمانلو

چهاردهم اسفند 1349در قالب دانش آموزان دانشسرای شیراز عازم فیروزآباد شدیم. گرگ ومیش صبح بود که از شیراز بیرون زدیم. کاروان ما را چند اتوبوس تشکیل داده بود. تیغ آفتاب بود که کوار را پشت سر گذاشتیم و به سربالایی گردنه موک رسیدیم. جاده شوسه بود. اتوبوس ها گرد و خاکی به راه انداخته و از هم فاصله گرفته بودند. به دشت موک رسیدیم. تک درختان بن و بادام در تمامی دشت پراکنده بودند. قله کله قندی در سمت چپ با اندک مه یی خودنمایی می کرد. هوا سرد بود و سوز داشت. اتوبوس ما آخرین اتوبوس بود. از دشت موک به سوی تنگاب سرازیر شدیم. در سر یکی از پیچ ها ماشین ترمز کرده و همگی پیاده شدیم. در آن سرمای صبحدم معلمی عشایری را با دانش آموزانش دیدیم. آنان تخته سیاه خود را به درختی چسبانده و آماده هنرنمایی بودند. من پنداشتم که شاید خانه و کاشانه شان در آن نزدیکی است. از بلندی به پایین نگریستم. تا چشم کار می کرد نه چادر ایلی بود و نه خانه گلی. معلوم بود از فاصله یی بعید و با پای پیاده خود را به مسیر کاروان ما رسانده بودند. فقط یک قاطر برای حمل تخته سیاه داشتند. آزمون از دانش آموزان کلاس اول در پای تخته سیاه شروع شد. چهار ماه و نیم از سال تحصیلی عشایری می گذشت. جالب اینکه کلاس اولی ها تمام حروف را خوانده بودند. کلمات چهار و پنج بخشی را با خطی زیبا بر تخته سیاه نگاشتند. در آن صبح سرد کلاس اولی ها با انگشتان گرم خود خطاطی ها کردند. خط آنقدر زیبا بود که آدمی می پنداشت همان دوران طفولیت خوشنویسانی همچون میرعلی تبریزی و میرعماد... هستند که در یک زمان و مکان گرد آمده و به دست معلمی عشایری سپرده شده اند. نوبت به کلاس دومی ها رسید. تمام کلمات را که بر آنان دیکته شد با خطی زیبا بر تخته سیاه نگاشتند و برای هر کلمه چندین هم خانواده گفتند و حتی با هم خانواده ها هم جمله ساختند. دبیر دانشسرا، تفریق با انتقال گفت. پسرکی پاره پوش با سرعت ماشین حساب حل کرد و برای تفریق صورت مساله ساخت. یادم می آید باقیمانده 1000010 بود. دبیر سماجت به خرج داد و مجددا پرسید از دورقم یک ویک کدام بیشتر است؟ فوری پاسخ شنید یک در مکان یکان میلیون. باز پرسید چقدر؟ پاسخ شنید 999990. ناگهان غریو و ولوله در شیخ وشاب افتاد. فریاد احسنت و آفرین تا بلندای قله مه گرفته کله قندی بالارفت. کلاس ها یکی پس از دیگری عالی عالی بودند. به یاد دارم کلاس پنجمی ها همنوا با باد سحر چنین سرودند: منم آرش، کمانداری کمانگیرم، شهاب تیزرو تیرم، مرا تیر است، آتش پر، مرا باد است فرمانبر، ولیکن چاره امروز زور و پهلوانی نیست، رهایی با تن پولاد و نیروی جوانی نیست. آموزگار بزرگ این دبستان کوچک آقای اشکبوس طالبی از پرورش یافتگان مکتب بهمن بیگی بود. همگان با اشک وبوس از آقای اشکبوس وداع کردیم وراه افتادیم. از موک به سوی فیروزآباد راه افتادیم. زمستان رفته اما بهار نیامده بود. هرچه پایین تر می رفتیم زمین خشک و بی آب و علف بود. از گله های بی شمار عشایری فقط 30 و 40 تا نرینه مانده بود. خشک خشکسالی بیداد کرده بود اطراف سیاه چادرها پر از مردار گوسفندان بود. بوی تعفن مردار فضارا آلوده کرده بود. ایلیاتی ها دل و دماغ گپ زدن نداشتند. مغموم و دلگیر بودند و زانوی غم در بغل داشتند. به تنگاب رسیدیم. آسمانش پر از کلاغ وکرکس بود. تعدادی لاشخور عظیم الجثه بر کنگره قلعه دختر آرمیده بودند. کلاغ و کرکس ها سوروسروری داشتند. از بلندی به سوی رودخانه شیرجه می رفتند به آب نرسیده بر می گشتند. بال وپر می زدند اوج می گرفتند ودر کمرکش کوه می نشستند و دوباره برمی خاستند. دسته جمعی سرود می خواندند. به جادشت رسیدیم. در چادر های سفید و گنبدی شکل مستقر شدیم. استاد رضاقلی ساز زد. دهلزن بر دهلش کوبید. صف دستمال بازی بچه های دانشسرا در دایره های بزرگ تشکیل شد. ناگهان جیپ آقای بهمن بیگی از دور نمایان گشت. ساززن گرمتر نواخت. دهلزن محکم تر کوبید. به این امید که مدیرکل در شادی شان شرکت کند. اما ورق برگشت. جیپ ترمز نکرده آقای بهمن بیگی بیرون پرید. دوچشمش دو کاسه خون شده بود. پیپش را محکم به زمین کوبید اول به خود ناسزا گفت سپس به اهالی دانشسرا. فریاد کشید: شما در میان این مردم قطحی زده درمانده زانوبریده خیمه شادی افراشته وآتش جشن افروخته وپای می کوبید؟ از چه کسی اجازه گرفته اید؟ ساز بر دهن رضاقلی خشک شده بود وچوبک های دهلزن در هوا ماند. صف دستمال بازی مانند مجسمه بین زمین و هوا معلق ماند. باز هم فریاد زد. باز هم پرخاش کرد. باز هم بد و بیراه گفت. نبود ناسزایی که نثار خود وشاگردانش نکرد. چون اندکی آرام شد از روزگار تلخ و تار عشایر گفت. نصیحت مان کرد. سخنانش از دل بر می خاست وبر دل می نشست. تازه فهمیدم که معلمی فقط یاد دادن الفبا نیست. تازه فهمیدم که هنوز عبای معلمی بر اندام نتراشیده ما گشاد است. آن روز فریاد قهرش را شنیدیم. گریستیم. آموختیم و نرنجیدیم. در فروردین 1350یک ماه پس از این جریان جناب بهمن بیگی یکی از امرای ارتش را برای بازدید از مناطق قحطی زده دعوت کرده بود ژنرال صاحب یال و کوپالی که دل به رافت و عطوفت نبسته و سر و دوشش به انواع مدال ها آراسته بود در حین بازدید از مناطق قحطی زده گویا در یکی از مدارس عشایری فرود می آیند. دخترکی ضعیف و لاغر اندام شعر همدردی با بینوایان سعدی را چنین می سراید. چنان قحطی سالی شد اندر در دمشق / که یاران فراموش کردند عشق... چنان آسمان بر زمین شد بخیل/ که لب تر نکردند زرع و نخیل... بخشکید سرچشمه های قدیم.
    حقا که درآن سیه سال ها ایلی که بر بهمن بیگی را داشت تکیه بر شاه کوه داشت. دردشت موک از شاگردان اشکبوس شنیده بودم که: چاره امروز زور و پهلوانی نیست: رهایی با تن پولاد و نیروی جوانی نیست. بی شک درآن ایام بهمن بیگی برای عشایر ایران همان آرش اساطیری بود. اما این بار نه در شکاف دامن البرز بلکه در دامن پرچین و شکن زاگرس. نه در هیبت پهلوانی کماندار بلکه در کسوت معلمی کتابدار. بی گمان استاد ما جناب آقای بهمن بیگی به کوی نیکنامی گذر خواهد کرد زیرا او در کویر خشک ایلات نهال کاشت. با خون دل آبش داد تا امروز مردم ایل طلادرو کنند. وی در اجاق سرد و خاموش ایلمان هیمه ریخت و امروز از دوردست ها پیداست رقص آن شعله ها. وی به دنبال دانش آموزان ایلی عمری بود آواره کوه وکتل ها. صادق ترین گواهش گردنه بیژن و سنگ و منگ وکتل پیرزن ها. بانگ رسای درس بدهید و درس بخوانیدش از شیراز تا تبریز از ایرانشهر تا پیرانشرهمه جا ورد زبان ها. اونی آن ساربان پیر و پاره پوش را برد به اوج قله ها. پس اوست لایق هر قیمتی در لفظ دری را. فریاد رسای بخوان و بخوانش از مقدس ترین فریادها. عشق به ایل وتبارش بالاتر از عشق فرهادها. گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش/ می گویم و بعد از من گویند به دوران ها. جرعه نوش آب زلال (قره قاج)

روزنامه   اعتماد    -    11    اردیبهشت     93

واهمه از شنیدن واقعیت ها


تاریخ : جمعه دوازدهم اردیبهشت 1393
روز معلم در پیش بود. امسال هم می بایست مثل هر سال کاری می کردم. سال هاست که در هر شرایطی سعی می کنم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره استاد مطهری، از شهید ابوالحسن خانعلی که نامگذاری روز معلم به یاد و خاطره اوست؛ یادی بکنم.

امسال نیز از مدت ها قبل بفکر برگزاری مراسم جشن و سخنرانی پیرامون این روز افتاده بودم. از دو تن از همکلاسی هایم در دانشگاه آزاد شیراز کمک خواستم تا در برگزاری کمکم کنند. خانم مددپوری و آقای هاشمی از روابط اجتماعی و هوش هیجانی بالائی برخوردارند. 

با وجودیکه چندین سال است که علاوه در رسانه ها، در محیط های بسته نیز اینکار را انجام داده ام ولی اینبار استرس و دلهره عجیبی داشتم. استرس ناشی از بیان یک بحث منطقی و ترس از درگیری لفظی در میان جمعی از  دانشجویان ارشد ؛ به یک لطیفه بیشتر شبیه اشت تا یک واقعیت. ولی بهر حال باید پذیرفت واقعیت تلخ جامعه دانشگاهی ما.  

در ابتدای برگزاری مراسم ؛ هاشمی گفت : سبزواری ترا بخدا چیزی نگی که اسباب دردسر باشه. من در سازمان دفاع کار می کنم. دارم نون می خورم. در جوابش گفتم : این صحبت ها نه خلاف واقع است و نه خلاف مصالح نظام. در ثانی می توانید همکاری نکنید. به صرف حضور در مراسم بزرگداشت نه کسی متهم می شود و نه کسی محکوم. بیچاره مردم ما که از شنیدن هم واهمه دارند!!!!.

ترس از بهم ریختن جلسه، مرا به بیماری لرزش صدا مبتلا کرده بود. خوب نتوانستم حق مطلب را ادا کنم. انتشارات کیهان در جلد 13 کتاب نیمه پنهان ، تاریخ شهادت دکتر خانعلی را پنجم اردیبهشت کرده و من می خواستم حق حسین شریعتمداری را کف دستش بذارم. نشد ولی بهر حال به جماعت کارشناس بی خبر از اوضاع و وقایع پیرامون، علت نامگذاری این روز را حالی کردم. وقتی تعدادی از دانشجویان می پرسیدند که پس چرا صدا و سیما چیزی نمی گوید، گفتم اخبار تلویزیون کره شمالی زمانی اعلام کرد که این کشور قهرمان جام جهانی فوتبال شده و هیچ کس هم اعتراض نکرد!!!.

پس از من خانم دکتر محمدی، استادیار گروه و از اساتید دوست داشتنی، نقاشی خود را که هنگام صحبت کردن من کشیده بود ، به حضار نشان داد. او علت کشیدن نقاشی در حین مراسم را بی حوصلگی در هنگام شنیدن مطالب تکراری عنوان کرد.

ختم جلسه همچون افتتاح جلسه بر عهده مجری است. هاشمی دوباره سخن آغاز کرد . احساس گناه از شنیدن حرف های غیر قابل باور وی در رفتارهای این دوست عزیز هویدا بود. سعی می کرد به هر زبانی از نان آوران بر سر سفره اش تشکر کند. برایش یاد کردن از یک جوان تحصیلکرده با مدرک دکترا که برای احقاق حقوق صنفی معلمان در سال 1340 کشته شده بود ، مهم نبود. مهم نانی بود که از برکت جانبداری از یک طیف خاص بر سر سفره اش می نشست !. 

به دلم ماند که چرا از رسول ، محمود باقری، محمد داوری و عبداله مومنی و هاشم خواستار یاد نکردم. شاید سالی دیگر !!. حتی نتونستم از محمد بهمن بیگی ، صمد بهرنگی ، محمدعلی رجائی ، فرزاد کمانگر و . . . . .  یادی بکنم. آنهم شاید وقتی دیگر.

http://www.nmadrseh.blogfa.com/

بهار از شانه اردیبهشت بالا می آید ؟!

بهار از شانه اردیبهشت بالا می آید ؟!

 

به بهانه ی 11 و12 اردیبهشت روز کار خدمت و آموزش (کارگرمعلم)

       بهارازشانه اردیبهشت بالا می آید ؟!        

غنچه گره گره شد و لطفت گره گشاست   

ازتو شکفته گردد و بر تو کند نثار

ای باران مروت وراست کاری چرا نمی باری؟! سرزمین ما تشنه ی بارش آرام ونسیم همگرایی است. خرد ودانایی رابکارگیریم تا مدارا کنیم ومدارا شویم .

ای سکوت وبی عملی،عاقبت،روشن،همه گیروموثرتاساحل عدالت وآزادی وآبادی فریاد سبزت رابلند  سرخواهیم داد.ای زندانیان دربند وپرچم داران مبارزه برای عدالت وآزادی وقانون با شما همراه ایم. ای دنیای بشریت آگاه وانسانی باشما درراستای یک اندیشه ایم.کارگران معلمان، فرهنگیان آزادیخواهان دربند ومحبوس سلامتی وآسایش وآزادی راحق شما وهمه می دانیم. کودکان کار جوانان بیکار هموطنان کم درآمد زنان  مردان  کارگران زحمتکش  کشاورزان عزیز آموزگاران آموزنده،پرستاران مهربان، کارمندان وحتی کارشناسان کاردان ومردم دوست، روزهای 11 و12 اردیبهشت را درجای جای ایران عزیزبعنوان بهارکاروتلاش وآموزش وخد مت وهم یاوری وهم داستانی گرامی میداریم.

      معلمی که ترسانده شود وکارگری که ازسود کارش بهره مند نشود کارش با کمترین نتیجه وبدترین    آثاراجتماعی...

البته هرچه داریم ازاندیشه  کار تولید  آموزش  یادگیری  خرد وخدمت به انسانیت است . وزیبایی آن، زندگی خواهی ،هنر ،شادی و همراهی بادیگران می باشد و دوست داشتن وپذیرفتن حق آنان وکنش درراه آزادی وحقوق انسانی نتیجه است.

 براین اساس اندیشه استبداد وتمامیت خواهی وهمه ی حق خود پنداران را نیزبه عقل وانصاف ورعایت  درست وکامل قانون،آزادی وحقوق بشر فرامی خوانیم .

بی گمان،ملت ما درپیوندی سرافراز،رهایی طلب  شادمانه وآگاهانه آرام و بتدریج درسایه ی رشد ورسیدن به رهیافت های انسانی،گرانمایه گوهر آزادی وانتخاب، تلخی ها رادرهم خواهند ریخت تا با اصلاح زشتی ها به روزروشن امید برسند.

 

فرهنگیان گرامی،  معلمان آگاه                                                                                                     همچون شما ، با منتخبان وخدمتگذاران واقعی وقانونی کشوردرراستای حاکمیت ملی و حقوق اساسی همراه می شویم .اما ازغارت ودزدی ودروغ ونیرنگ وحیف ومیل اموال عمومی وتحمیل خواست شخصی وباندی وغیرقانونی بیزاریم وازچهره کریه سواستفاده ازقدرت، دیکتاتوری بی رحمی و ایده استبداد و خفقان که قانون وعدالت وحقوق اساسی ملت را بازیچه قراردهد وبا نظروعقیده وسلیقه ومنافع خودبه انحصاروغارت اموال وحقوق ملی بپردازد ، رویگردانیم .

 به مناسبت روز معلم و کارگرازمردم وهمکاران فرهنگی  یاوری  واززحمتکشان همراهی وازدولت حق حاکمیت ملی،     خد مت صادقا نه و گستره ای پویا  وبرون زا  شکوفنده وتاثیر گذاردرعرصه تلاش فرهنگی وآموزش می طلبیم  وپیگیررعایت درست وکامل قانون ورفع مشکلات تورم وتبعیض توزیع درآمد،عدالت درامانتداری دقیق اموال عمومی، جلوگیری ازتباه سازی فرصت ها وامکانات ملی وهمچنین بکارگیری واقعی تدبیرکارشناسانه وبرچیدن فضای امنیتی ورفتارها وخشونت غیرقانونی هستیم .معلمان زندانی،فرهنگیان تبعیدی واخراجی وشلاق خوردن معلم به جرم فعالیت صنفی واجتماعی،.... ومرگ کارگر وبلاگ نویس نمونه ی کوچکی از استدلال منتقدان برای نگرانی های مزبورا ست .                               

      قانون اساسی :  شکنجه وضرب شتم  ممنوع  بدیهی است  رویکرد قانون به مجرم بوده نه غیرمجرم 

اما ازتعامل شفاف  هوشمندانه  متمدنانه  برپایه استقلال با دنیای بشری، ملت ها وحتی دولتها وتوزیع حق امنیت قانونی وعادلانه برای همه حمایت می کنیم .اگردرمورد بحران اجتماعی وفضای موجود،نظرما رابخواهند، به نظرمی رسد اگرمعلمان  کارگران دانشجویان وروزنامه نگاران وکلاء ، فعالان اجتماعی زندانی  ومتهمان به جرم سیاسی تعریف نشده ودیگر زندانیان  سیاسی گمنام آزادشوند. حرمت ملت رانگه داشته ،شفاف وپاسخگوباشند.به اختلاس وسواستفاده وجرائم رسیدگی وجلوگیری نمائید.نظارت قانون وجامعه مدنی رابپذیرید. زیرا درجامعه مردم سالار "قدرت هیچ کس خارج از کمان ،انتخاب تا نظارت ملت  ، قابل توجیه حقوقی نیست.    ودرحاکمیت اراده ی ملی،   قدرت، ثروت،  یافته های گوناگون  حتی هدایا... امانت ملت است.

 

 

 

ایران کشور ثروتمندی است ومردم کار می کنند مالیات می دهند ودرآمد های هنگفت وبسیار غیرقابل کتمان است . درآمد نفت وغیره احمدی نژاد با تورم وبدهی های مانده وشرایط موجود وحرفهایش چه تناسبی دارد؟! لذا توزیع ناعادلانه سود ودرآمد کارگران وکارکنان دولتی وحقوق بگیران بخش خصوصی، کنترل شرکت ها و تراست ها ی وابسته به نحله های قدرت وثروت وحل تورم واجرای تامین اجتماعی همه گیر،توجه به بخش مهم کشاورزی ،حفظ سلامت عمومی ومحیط زیست ازجمله وظایف دولت است. اما درمقابل رشد تورم، خصوصی سازی اموال وسرمایه های ملی ، اخراج کارگران،عدم افزایش دستمزد متناسب زندگی وجلوگیری ازفعالیت اجتماعی صنفی وسندیکایی ونهادهای مدنی ، برخورد همراه باخشونت وغیرقانونی با  اعتراضات عمومی و فعالیت های کارگری ومجموعه های فرهنگی هنری ، تحمیل محدودیتهای افراطی      به زنان، تحمیل فشار بر رسانه ها وصاحب نظران ومشکلات فراوان وایجاد زمینه نگرانی های جمعی موجود و ناراحتی اقلیت هوشیار وفعالان سیاسی، دانشگاهیان وجامعه ی مدنی قابل قبول نیست.                                                                لذا ازمجلس نمایندگی ملت وازمردم،هوشمندی وانتخاب منتخبان لایق فروتن با صداقت ،  وپایبند به منافع ملی وکاردان ومتعهد به نظرملت انتظارمی رود. ازسوی دیگر، آرزوداریم با ،اجرای درست قانون، عدالت ورعایت آن واجرای حقوق بشروحقوق اساسی وداد ستاندن ازبی داد راشاهد باشیم .این که  کشورما بابخش بزرگی ازجهان دشمن دیده شود وسالها ازسوی نمایندگان جامعه جهانی متهم ومحکوم به بد رفتاری با مردم رنج کشیده خود ویا دخالت درامورداخلی دیگرکشورها بشود،شایسته نیست ! واقعا کشور دیگری استان کشورما است ؟! ضروری است به آزادی بیان وتاثیررسانه های آزاد وحرفه ای وبکار گیری درست وعلمی قانون ومنابع وامکانات ومنافع مالی وانسانی ملت و مدیریت کارآمد ونظام سیاسی درقامت جمهوریت نیز برسیم که حق مسلم ملت است.

12و11اردیبهشت روزهای هم اندیشی هم یاوری کار وهم دستی، آموزش وخدمت گرامی

 

ازفرهنگیان ومردم بزرگ ایران انتظارداریم که هوشمندانه ومسولیت پذیر آگاهانه باچشمانی بینا گوشهایی شنوا همراه با همه خواهی وهمه بینی درزمینه مسایل ومشکلات سرزمین پدران وفرزندانمان دقت ومشارکت آگاهانه وآینده سازداشته ،ودرپیوندی هم بسته ،بدورازدرون گریزی، ساده اندیشی خرافه وتک بینی به دفاع وحق خواهی همگانی  باتوجه به فرصت های تاریخی استوار باشیم. زیرا وجدان وانسانیت اجازه نمی دهدهیچ وظیفه وباری رابه رندی یاحتی نا گذیر روی دوش دیگری قراردهیم....                                                                          

ایران سرزمینی کهن برخوردارومتنوع است.لذا مدیریت تک بعدی،سرسخت وبی انعطاف ، باکاربرد متفاوت وغیردمکراتیک قدرت و قانون همراه با خشونت وبی رحمی و حیف ومیل وغارت اموال عمومی واستفاده ی ابزاری ازقانون وتوزیع ناعادلانه و غیر قانونی درآمد وامکانات، دخالت درحریم شخصی حق این مردم نیست. حتی توزیع  سبد کالاویارانه به این شکل را در شان ملت بزرگ ایران نمی دانیم.

نهادآموزش درتوسعه وپیشرفت وحتی انحطاط وگسست جامعه نقش مهمی دارد از این رو آموزگاران ودبیران وفرهنگیان فهیم وآگاه و فعالان صنفی وشورای هماهنگی کانون های معلمان سراسرکشور همچنان که بارها در اطلاعیه های منتشرشده خواستارعدم دخالت وگسترش انحصاری یا سیاست آدم سازی درنهاد آموزش وتحمیل ناکارآمدی بیشتردرتدوین واجرای طرحهای نظام آموزشی ورفع فضای امنیتی گزینشی درساختار آموزش بوده اند وبا ترویج آموزش طبقاتی و  گلخانه ای وتوزیع جزیره ای امکانات ومنابع وفربه ساختن منابع انسانی دراین نهاد با نیروهای بازنشسته و کهنه گرا وسیاسی موافقت نداریم .وبه ضرورت رعایت حقوق دانش آموزان دختر وپسردرشهروروستا ومناطق محروم وتغییرساختارواپسگرا والقایی آموختن باورداریم. ایجاد رشد با معیارهای علمی وشکوفایی فکرذهن واستعدادوخلاقیت دانش آموزان باتازه ترین مفاهیم ودستاوردهای انسانی ومفاهیم کاربردی زندگی اجتماعی وحرفه ای موثر ولازم است. حتی درک وآشنایی کامل و مقایسه ای درمورد آزادی،حقوق بشر،کار تولید خدمت و حقوق اساسی وبکارگیری متدهای آموزش علمی ورشد شادمانه وباطراوت نسل جوان آینده ازجمله حقوق اساسی آنان است وتحمیل  وانباشت ذهنی آموزه های اطاعت،ارادت،خود محوری،فرقه گرایی،ترس وخرافه، سلطه پذیری دانش گریزی وخردناپذیری در آموزش مدرن جایی ندارد. حتی القاء دشمن ستیزی، موهوم پروری ، سالوسی، گریزاز دنیا وکامیابی اززندگی،تظاهر،نمامی، شخصیت دوگانه وحتی تحمیل ذهنیت های اخلاقی دورماندن از نشاط هنر موسیقی...رابه ذهن وفکرکودکان نارواوظلم می دانیم.

           یاورکانون صنفی معلمان ایران

          همراه نسل جوان ودانش آموزان

          علی اصغرذاتی اردیبهشت 93

http://yavarzat.mihanblog.com/

مدیریت‌ اثربخش‌ جلسات‌ (ادارات ، شرکتها و مدارس)


مدیریت‌ اثربخش‌ جلسات‌ (ادارات ، شرکتها و مدارس)



‌امروزه‌ عواملی‌ چون‌ بزرگ‌ شدن‌ سازمانها، پیچیدگی‌ ساختار و فعالیتهای‌ آنها، افزایش‌ متغیرهای‌ محیطی‌ تاثیرگذار و... مدیران‌ را ناگزیر کرده‌ است. برای‌ انجام‌ بهتر وظایف‌ و اداره‌ موثر سازمان، از سایر اعضا کمک‌ بگیرند. بدین‌منظور، مدیران‌ معمولاً‌ جلساتی‌ را تشکیل‌ می‌دهند و با همفکری‌ و تعامل‌ درمورد موضوعهای‌ مطرح‌ شده‌ به‌ تبادل‌ اطلاعات‌ می‌پردازند یا تصمیماتی‌ را به‌ صورت‌ گروهی‌ اتخاذ می‌کنند. تشکیل‌ جلسات‌ نه‌ تنها منجر به‌ تبادل‌ اطلاعات‌ و اتخاذ تصمیمات‌ مطلوب‌ می‌شود بلکه‌ تا اندازه‌ زیادی‌ به‌ بهبود ارتباطات‌ و درک‌ متقابل‌ واحدها از همدیگر نیز کمک‌ می‌کند. البته‌ موارد مذکور درصورتی‌ صادق‌ است‌ که‌ جلسات‌ نیز همانند سایر فعالیتهای‌ سازمانی‌ از مدیریت‌ مناسب‌ برخوردار باشد وگرنه‌ تشکیل‌ جلسات‌ نه‌ تنها به‌ بهبود کارایی‌ و کارآمدی‌ سازمان‌ کمک‌ نخواهدکرد بلکه‌ به‌عنوان‌ یک‌ غده‌ سرطانی‌ موجب‌ اتلاف‌ منابع‌ و ایجاد تضادهای‌ درون‌ سازمانی‌ خواهدشد. در مقاله‌ حاضر ابتدا تعریفی‌ از جلسه‌ ارائه‌ می‌شود، سپس‌ انواع‌ جلسه‌ و ارکان‌ جلسه‌ همراه‌ با وظایف‌ آنها تشریح‌ خواهدشد در نهایت‌ ضمن‌ معرفی‌ موانع‌ و مشکلات‌ جلسات، توصیه‌هایی‌ را نیز برای‌ اثربخشی‌ جلسات‌ ارائه‌ خواهیم‌ کرد.



تعریف‌ جلسه‌ 
‌اگرچه‌ تعاریف‌ به‌ ظاهر متفاوت‌ از جلسه‌ ارائه‌ شده‌ است‌ با این‌ حال، این‌ تعاریف‌ از ارکان‌ مشترکی‌ برخوردارند. جلسه‌ را می‌توان‌ گردهمایی‌ دو نفر یا بیشتر از کسانی‌ تعریف‌ کرد که‌ دارای‌ هدفهای‌ مشترک‌ هستند و ارتباطات‌ (شفاهی‌ و یا کتبی) را وسیله‌ اصلی‌ نیل‌ به‌ این‌ اهداف‌ قرار می‌دهند (هینز: 1372). به‌ عبارت‌ دیگر، جلسه‌ گروهی‌ از افراد واحدهای‌ مختلف‌ سازمان‌ است‌ که‌ برای‌ انجام‌ وظایف‌ سازمانی‌ مشخص‌ به‌طور موقت‌ یا دائم‌ دور هم‌ جمع‌ می‌شوند(2001(VENTERS FELICIA:.
انواع‌ جلسه‌ 
‌جلسات‌ متفاوتی‌ در سازمانها برگزار می‌شود. گاهی‌ هدف‌ از جلسه‌ تبادل‌ اطلاعات‌ و گزارش‌دهی‌ است، گاهی‌ توجیه‌ و قانع‌ کردن‌ دیگران‌ برای‌ انجام‌ کار و گاهی‌ تصمیم‌گیری‌ درمورد یک‌ مساله‌ است. دویل‌ و استراوس‌ جلسات‌ را به‌ چهار نوع‌ زیر تقسیم‌ می‌کنند: (دویل، استراوس:( 1375) 
1-جلسه‌ حل‌ مساله: عبارت‌ حل‌ مساله‌ برای‌ افراد گوناگون‌ معنی‌ مختلفی‌ دارد. مشکل‌ به‌ موقعیتی‌ اطلاق‌ می‌شود که‌ نتوان‌ آن‌ را تغییر داد. مشکل‌ می‌تواند شامل‌ ابهام‌ درمورد یکسری‌ مقررات‌ جدید، نداشتن‌ نام‌ برای‌ محصول‌ و... باشد، آنچه‌ اهمیت‌ دارد این‌ است‌ که‌ وضعیت‌ موجود باید تغییر یابد. تا تمایلی‌ به‌ تغییر نباشد، مشکل‌ حل‌ نخواهدشد. یک‌ جلسه‌ حل‌ مساله‌ زمانی‌ خوب‌ جواب‌ می‌دهد که‌ تمایل‌ به‌ تغییر در جلسه‌ وجود داشته‌ باشد. 
-2 جلسه‌ تصمیم‌گیری: جلسه‌ حل‌ مسائل، جلسه‌ برخورد با مساله‌ است‌ و الزاماً‌ تصمیم‌گیری‌ نیست. درحالی‌ که‌ در یک‌ جلسه‌ تصمیم‌گیری‌ فشار برای‌ تصمیم‌گیری‌ نهایی‌ است. اگر سازمان‌ از ساختار سلسله‌ مراتبی‌ پیروی‌ می‌کند، جلسه‌ باید تصمیم‌گیرنده‌ نهایی‌ داشته‌ باشد. در این‌ جلسات‌ تعداد اعضای‌ گروه‌ نباید کمتر از 15 نفر باشد، تشکیل‌ جلسه‌ با حضور 30 نفر هم‌ امکان‌پذیر است. قبل‌ از هر جلسه‌ باید اطمینان‌ حاصل‌ شود که‌ همه‌ افراد از نحوه‌ تصمیم‌گیری‌ آگاه‌ هستند و آن‌ را قبول‌ دارند. در برخی‌ از موارد مدیران‌ قبل‌ از تشکیل‌ چنین‌ جلساتی، تصمیم‌ را خود اتخاذ می‌کنند و از افراد به‌طوری‌ صوری‌ استفاده‌ می‌کنند. در چنین‌ مواردی‌ بهتر است‌ به‌ جای‌ جلسه‌ تصمیم‌گیری‌ یک‌ جلسه‌ استفاده‌ از اطلاعات‌ تشکیل‌ شود و مدیر تصمیم‌ خود را بگیرد. 
3 -جلسه‌ گزارش‌دهی‌ و اطلاع‌رسانی: درصدی‌ از جلسات‌ اداری‌ مخصوص‌ گزارش‌دهی‌ و استفاده‌ از اطلاعات‌ است. هدف‌ مدیران‌ از برگزاری‌ چنین‌ جلساتی، برقراری‌ اعتماد و حصول‌ اطمینان‌ از انجام‌ کارهاست. مبادله‌ اطلاعات، حکم‌ اکسیژن‌ برای‌ هر سازمان‌ اداری‌ است. ازطریق‌ مبادله‌ اطلاعات‌ است‌ که‌ کارکنان‌ می‌توانند مشکل‌ سازمان‌ خود را حل‌وفصل‌ کنند. یک‌ مدیر از راه‌ مبادله‌ اطلاعات، قادر است‌ از تمام‌ دانشها، اطلاعات، تجربیات‌ و عواطف‌ اعضای‌ خود به‌ منظور پیشبرد اهداف‌ سازمان‌ استفاده‌ کند. درنتیجه‌ عدم‌ اطلاع‌رسانی، سوءظن‌ دربین‌ اعضاء سازمان‌ پرورش‌ می‌یابد و گاهی‌ به‌ حوادث‌ ناهنجار می‌انجامد. مبادله‌ اطلاعات‌ عمودی‌ که‌ از بالا به‌ پایین‌ صورت‌ می‌گیرد نسبت‌ به‌ مبادله‌ اطلاعات‌ افقی‌ که‌ میان‌ مقامات‌ همسطح‌ جاری‌ است‌ از اهمیت‌ بیشتری‌ برخوردار است. (ماحوزی: 1379) 
4 -جلسه‌ ارزیابی‌ (بازخور)): پویایی‌ جلسات‌ بازخور، متفاوت‌ از جلسات‌ گزارش‌دهی‌ است. در چنین‌ جلساتی‌ افراد زیادی‌ اظهارنظر و پیشنهاد ارائه‌ می‌کنند. این‌گونه‌ جلسات‌ ارزشمند است‌ چرا که‌ هریک‌ از افراد فرصت‌ مشارکت‌ و گوش‌ دادن‌ به‌ نظریات‌ دیگران‌ را دارد. برخلاف‌ جلسات‌ گزارش‌دهی، جلسات‌ بازخور باید سازمان‌یافته‌ و برنامه‌ریزی‌ شده‌ باشد.

ارکان‌ جلسه‌ و وظایف‌ آنها 
‌در رویکرد سنتی‌ اداره‌ جلسه، ارکان‌ جلسه‌ را به‌ سه‌ دسته‌ رئیس، دبیر و عضو جلسه‌ طبقه‌بندی‌ می‌کنند ولی‌ در رویکرد تعاملی‌ که‌ یک‌ روش‌ جدید در اداره‌ جلسات‌ محسوب‌ می‌شود، به‌ منظور اجتناب‌ از اثر نامطلوب‌ رئیس‌ در جلسه، رکن‌ چهارم‌ به‌ عنوان‌ مجری‌ جلسه‌ اضافه‌ شده‌ است. بنابراین، ارکان‌ جلسه‌ عبارتند از مجری، دبیر، رئیس‌ و عضو جلسه‌ که‌ همگی‌ در یک‌ سیستم‌ خود تصحیحی‌ در جلسه‌ ایجاد تعادل‌ می‌کنند. (دویل، استراوس: 1375)

مجری‌ جلسه‌ 
‌مجری‌ عضوی‌ است‌ بی‌طرف‌ که‌ درنظریات‌ جلسه‌ مشارکت‌ نکرده‌ و در ارزیابی‌ آنها نقش‌ ندارد بلکه‌ نقش‌ او فقط‌ کمک‌ به‌ گروه‌ در متمرکزساختن‌ انرژیها در زمینه‌ وظایف، جلوگیری‌ از برخورد شخصی‌ در گروه‌ و ایجاد فرصت‌ مشارکت‌ برای‌ کلیه‌ افراد است.
دبیر جلسه: دبیر فردی‌ بی‌طرف‌ و غیرارزیابی‌کننده‌ است. وظیفه‌ وی‌ نوشتن‌ نقطه‌نظرات‌ اساسی‌ افراد در خلال‌ جلسه‌ است. دبیر عین‌ جملات‌ افراد را یادداشت‌ می‌کند. البته‌ هدف‌ این‌ نیست‌ که‌ همه‌ مطالب‌ کلمه‌ به‌ کلمه‌ گزارش‌ شود. فعالیت‌ دبیر نباید موجب‌ کندی‌ سرعت‌ جلسه‌ شود. این‌ گزارش‌ را حافظه‌ گروهی‌ می‌گوییم‌ و به‌عنوان‌ گزارش‌ موردقبولی‌ از آنچه‌ واقعاً‌ اتفاق‌ افتاده‌ تلقی‌ می‌شود. 
اعضای‌ جلسه: اعضای‌ جلسه‌ مشارکت‌کننده‌ فعال‌ در جلسه‌ هستند. مسئولیت‌ اعضای‌ جلسه‌ این‌ است‌ که‌ بگذارند دبیر و مجری‌ نقش‌ بی‌طرف‌ خود را ایفا کنند و اعضای‌ جلسه‌ باید مراقب‌ باشند که‌ نظرات‌ افراد به‌طور صحیح‌ گزارش‌ شود. اعضای‌ گروه‌ علاوه‌ بر اینکه‌ انرژی‌ خود را صرف‌ وظیفه‌ خود می‌کنند، مراقب‌ هستند که‌ مجری‌ امکان‌ مشارکت‌ همه‌ را در بحث‌ فراهم‌ کند. 
رئیس‌ جلسه: در روش‌ سنتی، رئیس‌ جلسه‌ همزمان‌ اداره‌کننده‌ جلسه‌ نیز محسوب‌ می‌شود. ولی‌ در روش‌ تعاملی، رئیس، جلسه‌ را اداره‌ نمی‌کند بلکه‌ عضو فعال‌ آن‌ است. رئیس‌ تمام‌ تصمیمات‌ نهایی‌ را می‌گیرد. درصورتی‌ که‌ پیشرفت‌ جلسه‌ رضایت‌بخش‌ نباشد، می‌تواند محدودیتهایی‌ وضع‌ کند و درمورد نقطه‌نظرات‌ خود به‌طور فعال‌ بحث‌ کند. رئیس‌ می‌تواند اعضای‌ گروه‌ را به‌ قبول‌ وظایف‌ ترغیب‌ سازد و یا ترتیب‌ جلسه‌ دیگر و با گروه‌ دیگر را بدهد و یا با رسانه‌ها در تماس‌ باشد.
موانع‌ و مشکلات‌ جلسات‌ 
‌جلسات‌ یکی‌ از پیچیده‌ترین‌ فعالیتهایی‌ است‌ که‌ انجام‌ می‌پذیرد. موفقیت‌ و شکست‌ آنها درگرو تجزیه‌وتحلیل‌ آنچه‌ انجام‌ شده‌ و انجام‌ نشده‌ است.محققان‌موانع‌ومشکلات‌ جلسه‌رادر6 عنوان‌طبقه‌بندی‌می‌کنند.(دویل،استراوس:1375) 
1 -توجه‌ اعضای‌ جلسه‌ به‌ موضوعهای‌ مختلف‌ در یک‌ زمان: جلسه‌ ترکیبی‌ از افراد متعدد است‌ و هر فرد دارای‌ علائق، مشکلات‌ و اولویتهای‌ خاص‌ خود است. بنابراین‌ طبیعی‌ است‌ که‌ به‌ هنگام‌ جلسه، ذهن‌ هریک‌ از حضار به‌ مورد خاصی‌ معطوف‌ شود. یکی‌ از مهمترین‌ موانع‌ جلسات، همین‌ موضوع‌ است. 
2 -مغشوش‌ شدن‌ موضوع‌ جلسه‌ با فرایند آن: برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ مرکز توجه‌ مشترک، گروه‌ باید برروی‌ آنچه‌ که‌ باید در جلسه‌ بحث‌ شود و همچنین‌ چگونگی‌ این‌ بحث‌ به‌ توافق‌ برسند. تمایز بین‌ محتوی‌ (مشکل، عنوان‌ یا صورتجلسه) و فرایند (روش، متد) دشوار، اما حیاتی‌ است‌ و عدم‌ توجه‌ به‌ آن‌ یکی‌ از علل‌ عدم‌ موفقیت‌ جلسات‌ است. 
3 -برخورد شخصی‌ و مشکل‌ تراکم‌ گفتگو در جلسه: اغلب‌ افراد تمایل‌ دارند به‌ سرعت‌ به‌ جریان‌ گفتگوی‌ جلسه‌ واردشده‌ و نقطه‌نظرات‌ خود را مطرح‌ کنند. این‌ موضوع‌ منجر به‌ بروز مشکل‌ تراکم‌ گفتگو در جلسات‌ می‌شود که‌ خود منجربه‌ منحرف‌ شدن‌ جلسه‌ از هدف‌ اصلی‌ خود می‌گردد. برای‌ حل‌ این‌ مشکل، لازم‌ است‌ که‌ فردی‌ جریان‌ متعادلی‌ از مکالمه‌ را برقرار کرده‌ و افراد را از برخوردهای‌ شخصی‌ با یکدیگر برحذر دارد. 
-4 روشن‌ نبودن‌ نقشها و مسئولیتها: یکی‌ از مهمترین‌ موانع‌ جلسات‌ موثر، روشن‌ نبودن‌ مسئولیتها و نقشهای‌ افراد شرکت‌کننده‌ در جلسه‌ است. تنها راه‌حل‌ این‌ موضوع‌ تعریف‌ دقیق‌ نقش‌ و مسئولیت‌ هریک‌ از حضار جلسه، قبل‌ از تشکیل‌ آن‌ است. 
-5 سوءاستفاده‌ از قدرت‌ توسط‌ رئیس‌ جلسه: وقتی‌ مدیر در موضوع‌ جلسه‌ای‌ ذینفع‌ است، تقریباً‌ غیرممکن‌ است‌ آن‌ را بدون‌ مداخله‌ و دستکاری‌ اداره‌ کند. حتی‌ اگر مدیر نخواهد گروه‌ را تحت‌ تاثیر خود قرار دهد با اشارات‌ غیرکلامی‌ از افرادی‌ حمایت‌ می‌کند که‌ از عقاید او دفاع‌ می‌کنند. تجربه‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ مدیرانی‌ که‌ جلسات‌ را خود اداره‌ می‌کنند، تمایل‌ دارند که‌ فعال‌ترین‌ فرد جلسه‌ باشند و تقریباً‌ 60% از وقت‌ جلسه‌ را به‌ خود اختصاص‌ می‌دهند. به‌ همین‌ علت‌ مشارکت‌ افراد در جلسه‌ پایین‌ می‌آید. بنابراین، در بیشتر جلسات‌ سازمانهای‌ سلسله‌ مراتبی‌ که‌ با روش‌ سنتی‌ اداره‌ می‌شوند. مدیر با بیشترین‌ اختیار و قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ معمولاً‌ رئیس‌ جلسه‌ است‌ که‌ نقشهای‌ متعددی‌ را در یک‌ لحظه‌ ایفا می‌کند. مثل‌ مسابقه‌ای‌ که‌ یک‌ فرد هم‌ داور و هم‌ کاپیتان‌ تیم‌ است.
‌راه‌حل‌ این‌ مشکل‌ جداکردن‌ نقش‌ فرایند از نقش‌ قدرت‌ و تصمیم‌گیری‌ است. بدین‌ترتیب‌ که‌ مدیر مسئولیت‌ تصمیم‌گیری‌ و درگیر شدن‌ با موضوع‌ را بپذیرد و وظایف‌ مربوط‌ به‌ فرایند را به‌ فرد دیگری‌ (مجری) تفویض‌ کند. 
6 -گرایش‌ افراد به‌ یکسان‌ فکرکردن: جنیس‌(JANIS) یکی‌ از صاحبنظران‌ موضوع، تمایل‌ گروهها برای‌ یکسان‌ فکرکردن‌ را <گروه‌ فکری> می‌نامد و دلایل‌ زیر را درمورد اینکه‌ چرا <گروه‌ فکری> ایجاد می‌شود، ذکر می‌کند: 
-1 اگر شما با رئیس‌ یک‌ شرکت‌ بزرگ‌ و بااهمیت‌ و یا اعضای‌ گروه‌ مهم‌ تصمیم‌گیری‌ برخورد داشته‌ باشید، متوجه‌ می‌شوید که‌ آنها این‌ احساس‌ را دارند که‌ <ما هر کاری‌ را می‌توانیم‌ انجام‌ دهیم‌ چون‌ افراد خوبی‌ هستیم‌ و بنابراین، تصمیمات‌ ما نیز درست‌ خواهدبود>. همین‌ احساس‌ در گروه‌ به‌ صورت‌ حس‌ قدرت‌ و اهمیت‌ جمعی، کاملاً‌ مشخص‌ است‌ و یکی‌ از نگرشهای‌ خطرناکی‌ است‌ که‌ منجر به‌ تصمیمات‌ خطرناکی‌ می‌شود; 
2 -هرقدر که‌ فرد به‌ سطوح‌ بالاتر سازمان‌ ارتقا می‌یابد، بیشتر از واقعیتهایی‌ که‌ در سطوح‌ پایین‌تر سازمان‌ و یا بیرون‌ آن‌ اتفاق‌ می‌افتد، جدا می‌شود. زیرا ارزشهای‌ سازمان‌ بر افراد تاثیر می‌گذارد و در یک‌ فرایند طبیعی‌ غربال، صرفاً‌ افراد مشابهی‌ به‌ بالای‌ سازمان‌ راه‌ پیدا می‌کنند. بنابراین، مدیران‌ سازمان‌ هر روز با نقطه‌نظرات‌ مشابهی‌ سروکار دارند و ممکن‌ است‌ فکر کنند که‌ هرقدر در سازمان‌ ارتقاء می‌یابند، اطلاعات‌ صحیح‌تر و نظرات‌ افراد متخصص‌ و متنوع‌تری‌ را دریافت‌ می‌کنند، اما به‌ لحاظ‌ وجود این‌ فیلترها (یعنی‌ گفتن‌ آنچه‌ که‌ دیگران‌ می‌خواهند بشوند) واقعیت‌ درست‌ برعکس‌ این‌ است; 
-3 هرقدر در گروه‌ حس‌ به‌هم‌ پیوستگی‌ و اعتماد وجود داشته‌ باشد، افراد احساس‌ راحتی‌ بیشتری‌ برای‌ ابراز مخالفت‌ خواهند داشت‌ که‌ البته‌ این‌ امر تا نقطه‌ای‌ صدق‌ می‌کند. از آن‌ حد به‌ بالا، افراد با خود می‌گویند که‌ اگر اعتراضی‌ کنند، کار گروه‌ پیچیده‌تر می‌شود. برای‌ بسیاری‌ از افراد احساس‌ تعلق، اهمیت‌ بیشتری‌ از اتخاذ بهترین‌ تصمیم‌ در گروه‌ دارد; 
-4 وقتی‌ که‌ گروه‌ با هم‌ رشد می‌کنند، یکسری‌ باورهای‌ مشترکی‌ در افراد شکل‌ می‌گیرد و هرکسی‌ این‌ باورها را زیرسوال‌ ببرد به‌عنوان‌ مزاحم‌ تلقی‌ می‌شود و فشار بر او زیاد می‌شود و به‌ جای‌ تشویق‌ ابراز نظرات‌ مختلف، افراد را به‌ سازش‌ وامی‌دارند; 
5 -وقتی‌ که‌ اعضا گروه‌ شامل‌ مدیراجرایی‌ ارشد و کارکنان‌ می‌شود. وفاداری‌ و حمایت‌ یکی‌ از دلایل‌ دیگری‌ است‌ که‌ افراد را از انتقاد بازمی‌دارد; 
-6 وقتی‌ که‌ اشتیاق‌ زیادی‌ برای‌ توافق‌ در گروه‌ وجود داشته‌ باشد، هر نوع‌ نشانه‌ مخالفت‌ ممکن‌ است‌ نادیده‌ گرفته‌ شود. و اگر یک‌ عضو درمورد موضوعی‌ سکوت‌ کند برای‌ دیگر اعضا موافقت‌ تلقی‌ می‌شود; 
-7 گروه‌ فکری‌ وقتی‌ ایجاد می‌شود که‌ گروه‌ تحت‌ فشار برای‌ تصمیم‌گیری‌ باشد (مثلاً‌ تا ساعت‌ 5 باید تصمیمی‌ گرفته‌ شود); 
8 -مواردی‌ که‌ افراد مایل‌ نیستند که‌ رهبر گروه‌ زیر سوال‌ قرار گیرد. این‌ هم‌ یکی‌ از راههایی‌ است‌ که‌ منجربه‌ گروه‌ فکری‌ می‌شود.
‌یکی‌ از بهترین‌ راهها برای‌ جلوگیری‌ از پیامدهای‌ گروه‌ فکری، حصول‌ اطمینان‌ از این‌ است‌ که‌ اعضای‌ جلسه‌ غیرمتجانس‌ هستند. به‌عبارت‌ دیگر باید مطمئن‌ شد که‌ افراد با نقطه‌نظرات‌ مختلفی‌ در جلسات‌ تصمیم‌گیری‌ و حل‌ مساله‌ حضور دارند. در بسیاری‌ از جلسات‌ سازمانها سلسله‌ مراتبی‌ افراد ثابتی‌ شرکت‌ می‌کنند (مدیر و کارکنانش). وقتی‌ که‌ همه‌ افراد از یک‌ بخش‌ باشند و سابقه‌ و تجربه‌ مشابهی‌ هم‌ داشته‌ باشند و این‌ افراد برای‌ جلسات‌ گزارش‌دهی‌ و استفاده‌ از اطلاعات‌ بسیار مناسب‌ هستند. اما وقتی‌ مشکلی‌ بروز می‌کند باید از افراد دیگری‌ دعوت‌ شود. مدیر نه‌ تنها باید از <گروه‌ فکری> جلوگیری‌ کند بلکه‌ باید از فواید مشارکت‌ و همکاری‌ هم‌ بهره‌ ببرد. به‌عبارت‌ دیگر اگر مدیر اجازه‌ دهد نوع‌ مشکل‌ یا مساله، اعضای‌ گروه‌ را تعیین‌ کند به‌طور طبیعی‌ یک‌ گروه‌ نامتجانس‌ انتخاب‌ می‌شود. هرقدر گروه‌ نامتجانس‌تر باشد، نیاز بیشتری‌ به‌ روشن‌ کردن‌ و سازمان‌ دادن‌ نقشها و فرایندها هست.
از سایر مشکلات‌ جلسات‌ می‌توان‌ به‌ موارد زیر اشاره‌ کرد: 
1 -مشخص‌ نبودن‌ اهداف‌ و انتظارات: یعنی‌ برای‌ افراد جلسه‌ مشخص‌ نباشد که‌ چرا دعوت‌ شده‌اند و چه‌ کاری‌ باید انجام‌ دهند; 
-2 وجود مشکلات‌ و مسائل‌ حل‌ نشده‌ای‌ درمورد قدرت‌ و اختیار: یعنی‌ مشخص‌ نباشد که‌ آیا افراد جلسه‌ قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ دارند; 
3 -اجتناب‌ از مساله: افراد جلسه‌ معتقد باشند که‌ هیچ‌ مشکلی‌ وجود ندارد;
4 -نگرش‌ منفی: افراد جلسه‌ باور داشته‌ باشند که‌ نمی‌توانند درمورد مساله‌ کاری‌ انجام‌ دهند و تلاش‌ برای‌ حل‌ آن‌ زیرسوال‌ باشد; 
-5 مشکل‌ ارتباطی: افراد جلسه‌ به‌ صحبتهای‌ دیگران‌ گوش‌ نکنند و یا از صحبتهای‌ آنها چیزی‌ متوجه‌ نشوند; 
6 -عدم‌ وجود محیط‌ مناسب: فضای‌ جلسه‌ به‌ صورتی‌ باشد که‌ افراد نتوانند به‌ راحتی‌ صدای‌ دیگران‌ را بشنوند و یا آنها را ببینند; 
7 -تضادهای‌ شخصی‌ و فقدان‌ صداقت‌ در جلسه.
‌همچنین‌ یک‌ بررسی‌ که‌ از 635 نفر مدیر به‌عمل‌ آمده، نشان‌ می‌دهد که‌ مدیران‌ از 75% جلساتی‌ که‌ در آنها حضور یافته‌اند ناراضی‌ بودند. دلیل‌ نارضایتی‌ آنان‌ در  زیر خلاصه‌ شده‌ است.(هینز: 1372)

درصد نارضایتى  جلسه
 

خارج شدن بحث از موضوع جلسه
آمادگى ضعیف
مشخص نبودن اثربخشى
نشنیدن مطالب
پرحرفى شرکت کنندگان
طول مدت جلسه
فقدان اشتراک مساعى

83
77
74
68
62
60
51


 علت‌ نارضایتی‌ مدیران‌ از جلسات‌  اقتباس‌ از: ماریون‌ هینز، 14:1372


توصیه‌هایی‌ برای‌ اثربخشی‌ جلسات‌


‌جلسات‌ بی‌حاصل‌ احتمالاً‌ بزرگترین‌ عامل‌ اتلاف‌ وقت‌ در موسسات‌ دولتی‌ و بازرگانی‌ است. نتایج‌ یک‌ بررسی‌ که‌ در مجله‌ وال‌استریت‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است، نشان‌ می‌دهد که‌ در نقاط‌ مختلف‌ جهان، مدیران‌ عالی‌ و میانی‌ سازمانها به‌طور متوسط‌ در هفته‌ حداقل‌ 17 ساعت‌ از وقت‌ خود را در جلسات‌ سپری‌ می‌کنند. این‌ درحالی‌ است‌ که‌ آنها اظهار می‌کنند تنها 56% از جلساتی‌ که‌ در آن‌ حضور داشتند مفید بوده‌ و بیش‌ از 25% جلسات‌ غیرضروری‌ بوده‌ و می‌توانست‌ ازطریق‌ مکالمه‌ تلفنی‌ یا ارسال‌ یک‌ یادداشت‌ این‌ کار انجام‌ گیرد. باتوجه‌ به‌ این‌ آمار و ارقام‌ می‌توان‌ اظهار کرد که‌ اگر جلسات‌ زائد در سازمانها حذف‌ شود، حداقل‌ 25% از زمانی‌ که‌ صرف‌ جلسات‌ می‌شود کاهش‌ می‌یابد و همچنین‌ می‌توان‌ با مدیریت‌ اثربخش‌ بقیه‌ جلسات‌ (75% جلسات) 20% دیگر از زمان‌ صرف‌ شده‌ در جلسات‌ را کاهش‌ داد. درنتیجه‌ با برگزاری‌ جلسات‌ اثربخش‌ می‌توان‌ زمان‌ صرف‌ شده‌ توسط‌ مدیران‌ در جلسات‌ را از 17 ساعت‌ در هفته‌ به‌ 10 ساعت‌ کاهش‌ داد. (1999JIM HICKMAN:( 
‌جلسات‌ بخش‌ ناگزیری‌ از محیطهای‌ کاری‌ مدرن‌ است‌ ولی‌ برگزاری‌ آنها باید ضروری‌ تشخیص‌ داده‌ شود و مفید باشد در غیر این‌ صورت‌ به‌ هیچ‌وجه‌ نباید جلسه‌ تشکیل‌ شود. از توصیه‌های‌ زیر برای‌ اثربخشی‌ جلساتتان‌ استفاده‌ کنید. (2001WIGGINS DAVE:( 
اهداف‌ جلسه‌ را مشخص‌ کنید: درطول‌ مدت‌ جلسه‌ چه‌ کار انجام‌ خواهید داد.
هدفتان‌ چیست‚ برای‌ برگزاری‌ جلسه‌ باید اهداف‌ مشخص‌ و واضحی‌ داشته‌ باشید. به‌عبارت‌ دیگر آیا هدف‌ شما از تشکیل‌ جلسه‌ تصمیم‌گیری‌ درمورد موضوعی‌ یا حل‌ مشکل، آموزش، اطلاع‌رسانی‌ و غیره‌ است. هرنوع‌ جلسه‌ای‌ که‌ می‌خواهید تشکیل‌ دهید باید اطمینان‌ حاصل‌ کنید که‌ همه‌ افراد شرکت‌کننده‌ در جلسه‌ درباره‌ موضوع‌ جلسه‌ اتفاق‌نظر دارند، به‌ عبارت‌ دیگر موضوع‌ جلسه‌ باید برای‌ همه‌ افراد روشن‌ و واضح‌ باشد. برگزاری‌ جلسات‌ بدون‌ اهداف‌ مشخص‌ و روشن، تلف‌ کردن‌ وقت‌ گرانبهاست. 
دستورجلسه‌ تنظیم‌ کنید; تقریباً‌ دلیل‌ شکست‌ همه‌ تلاشها ناشی‌ از عدم‌ برنامه‌ریزی‌ آگاهانه‌ است‌ و جلسات‌ نیز از این‌ قاعده‌ مستثنی‌ نیستند. قبل‌ از اینکه‌ هرکسی‌ موضوعی‌ را به‌ جلسه‌ تحمیل‌ کند. یک‌ دستور کلی‌ برای‌ جلسه‌ تهیه‌ کنید. به‌عبارتی، فهرست‌ همه‌ موضوعهایی‌ که‌ نیاز به‌ بحث‌ درباره‌ آنها هست‌ و مقدار زمانی‌ که‌ هریک‌ از موضوعها به‌ خود اختصاص‌ خواهد داد، مشخص‌ کنید. 

شرکت‌کنندگان‌ در جلسه‌ را محدود سازید: معمولاً‌ وقتی‌ تعداد شرکت‌کننده‌ افزایش‌ می‌یابد، جلسه‌ کم‌بازده‌ می‌شود. بنابراین، موقع‌ تصمیم‌گیری‌ در مورد تعداد افراد شرکت‌کننده‌ در جلسه، سخت‌گیر باشید. اینکه‌ چه‌ کسانی‌ باید به‌ جلسه‌ دعوت‌ شوند بستگی‌ دارد به‌ توانایی‌ افراد در کمک‌ به‌ موضوع‌ جلسه‌ و نیاز افراد به‌ آگاهی‌ از موضوعهایی‌ که‌ در جلسه‌ مطرح‌ می‌شود. مدیر باید افرادی‌ که‌ قادر نیستند نظر قاطع‌ بدهند آنها را به‌ جلسه‌ دعوت‌ نکند. همچنین‌ مدیر باید اطمینان‌ حاصل‌ کند که‌ آیا حضور همه‌ شرکت‌کنندگان‌ درتمام‌ طول‌ مدت‌ جلسه‌ واقعاً‌ ضروری‌ است. اگر چنین‌ نیست، به‌ جای‌ اینکه‌ برخی‌ افراد در کل‌ زمان‌ جلسه‌ حضور داشته‌ باشند می‌توان‌ آنها را به‌عنوان‌ شرکت‌کنندگان‌ نیمه‌وقت‌ در جلسه‌ دعوت‌ کرد. 
بر موضوعهای‌ دستورجلسه‌ تمرکز کنید: معمولاً‌ جلسات‌ موقعی‌ مفید و اثربخش‌ می‌شود که‌ توجه‌ افراد به‌ موضوعهای‌ دستورجلسه‌ تمرکز شود. موقعی‌ که‌ جلسه‌ از موضوع‌ اصلی‌ خود منحرف‌ شد و افراد درباره‌ موضوعهای‌ غیرمرتبط‌ صحبت‌ می‌کنند، باید رئیس‌ جلسه‌ به‌طور سریع‌ و مو‌دبانه‌ جلو ادامه‌ این‌ صحبتها را بگیرد; 
وقت‌شناس‌ باشید: اگر قرار است‌ جلسه‌ای‌ در ساعت‌ 8 شروع‌ شود، آن‌ را درست‌ سر ساعت‌ 8 شروع‌ کنید. برخی‌ افراد عادت‌ بدی‌ دارند و دیر به‌ جلسه‌ می‌آیند. اینکار باعث‌ می‌شود افرادی‌ که‌ سر وقت‌ در جلسه‌ حضور یافته‌اند منتظر آنهایی‌ باشند که‌ بدقول‌ و بی‌ملاحظه‌ هستند. وقتی‌ افراد بدانند که‌ جلسه‌ به‌ موقع‌ شروع‌ می‌شود در آن‌ صورت‌ اغلب‌ سروقت‌ به‌ جلسه‌ خواهندرسید. 
زمان‌ اتمام‌ جلسه‌ را تعیین‌ کنید: جلسات‌ نه‌ تنها باید به‌ موقع‌ شروع‌ شود بلکه‌ باید به‌ موقع‌ نیز تمام‌ شود. معمولاً‌ محدودیت‌ زمان‌ یک‌ احساس‌ فوریت‌ ایجاد می‌کند و این‌ باعث‌ می‌شود افراد شرکت‌کننده‌ در جلسه‌ بر روی‌ موضوعهای‌ جلسه‌ تمرکز شوند و از صحبتهای‌ بیهوده‌ اجتناب‌ کنند; 
زمان‌ جلسه‌ را تعیین‌ کنید: بهترین‌ زمان‌ برای‌ برگزاری‌ جلسات‌ ساعت‌ 11 صبح‌ و 4 بعدازظهر است. احتمال‌ تمرکز افراد به‌ موضوعهای‌ جلسه، قبل‌ از ناهار و دور و بر زمان‌ اتمام‌ کار بیشتر است. با وجود این، سعی‌ کنید از برگزاری‌ جلسات‌ درست‌ بعداز ناهار اجتناب‌ کنید. بیشتر افراد بعداز صرف‌ ناهار با کاهش‌ انرژی‌ مواجه‌ می‌شوند. همچنین‌ بهترین‌ زمان‌ برای‌ تعیین‌ وقت‌ جلسه‌ بعدی، پایان‌ جلسه‌ است. به‌ جای‌ اینکه‌ برای‌ اعلام‌ جلسه‌ آتی‌ از دعوت‌نامه‌ یا تلفن‌ استفاده‌ کنید، موقعی‌ که‌ همه‌ افراد در جلسه‌ هستند، زمان‌ و مکان‌ جلسه‌ بعدی‌ را تعیین‌ کنید; 
جلسه‌ را بدون‌ وقفه‌ اجرا کنید: هرگز اجازه‌ ندهید در جلسه‌ وقفه‌ای‌ ایجاد شود مگر اینکه‌ وضع‌ اضطراری‌ به‌وجود آید. هر دقیقه‌ وقفه‌ای‌ که‌ در جلسه‌ ایجاد می‌شود، یک‌ دقیقه‌ از وقت‌ گرانبهای‌ هریک‌ از افراد شرکت‌کننده‌ در جلسه‌ هدر می‌رود; 
بلند شوید و ایستاده‌ صحبت‌ کنید: اگر شما نیازمند یک‌ جلسه‌ کوتاه‌ هستید که‌ بیش‌ از ده‌ دقیقه‌ به‌ طول‌ نمی‌انجامد سعی‌ کنید ایستاده‌ جلسه‌ را اجرا کنید. یک‌ رابطه‌ای‌ بین‌ راحت‌ بودن‌ و بیشتر صحبت‌ کردن‌ وجود دارد و افراد درحالت‌ ایستاده‌ نسبت‌ به‌ حالت‌ نشسته‌ احساس‌ راحتی‌ کمتری‌ می‌کنند; 
مکان‌ مناسبی‌ برای‌ جلسه‌ انتخاب‌ کنید: محل‌ جلسه‌ بر روی‌ چگونگی‌ کارکرد جلسه‌ تاثیر دارد. محل‌ مناسب‌ جلسه، جلسه‌ خوبی‌ را تضمین‌ نمی‌کند، اما اتاق‌ جلسه‌ نامناسب‌ به‌ بدشدن‌ جلسه‌ کمک‌ می‌کند. در انتخاب‌ مکان‌ جلسه‌ راحتی‌ رفت‌وآمد اعضا، محیط‌ و فضای‌ جلسه‌ از لحاظ‌ سروصدا، نور، دما و تمرکز حواس‌ را موردتوجه‌ قرار دهید. (نصر اصفهانی): 1379

جمع‌بندی‌ 
‌با گسترش‌ و پیچیده‌تر شدن‌ ساختارها و فعالیتهای‌ سازمانها، شیوه‌ تشکیل‌ جلسات‌ و اداره‌ موثر آنها نیز پیچیده‌تر شده‌ و خود به‌عنوان‌ فن‌ و مهارت‌ خاصی‌ درآمده‌ است‌ که‌ سطوح‌ مختلف‌ مدیران‌ ناگزیر از اکتساب‌ این‌ فن‌ و مهارت‌ هستند. آشنایی‌ با فنون‌ و روشهای‌ تشکیل‌ جلسه‌ و استفاده‌ موثر از آن‌ به‌عنوان‌ یکی‌ از عوامل‌ موفقیت‌ و نفوذ مدیران‌ در سازمان‌ درآمده‌ است.
‌عدم‌ موفقیت‌ جلسات‌ معلول‌ عوامل‌ متعددی‌ است‌ که‌ درمجموع‌ در چگونگی‌ اعمال‌ مدیریت‌ خلاصه‌ می‌شود. برنامه‌ریزی‌ قبلی، تهیه‌ به‌ موقع‌ دستور کار، انتخاب‌ اعضای‌ مناسب‌ و کارآمد، تخصیص‌ مکان‌ و تسهیلات‌ لازم، زمان‌ مناسب، استفاده‌ موثر از وقت، تعیین‌ اهداف‌ جلسه، تبیین‌ مسائل‌ و مشکلات‌ درجلسه، تعیین‌ ضوابط‌ و مقررات‌ برای‌ مدیریت‌ جلسه‌ و ارزشیابی‌ جلسه‌ از عوامل‌ موثر در بهبود کیفیت‌ و اثربخشی‌ جلسات‌ محسوب‌ می‌شود. نیل‌ به‌ مقصد مذکور مستلزم‌ تجهیز مدیران‌ به‌ روشهای‌ مناسب‌ اداره‌ جلسات‌ است .www.zibaweb.com

منابع‌ و ماءخذ 
1 - حقیقی، محمدعلی‌ - علیمردانی، محمد مهدی‌ (1377)، <الگوهایی‌ برای‌ تنظیم‌ وقت‌ مدیریت>، انتشارات‌ موسسه‌ فرهنگی‌ نشر عالم، چاپ‌ اول.
2 - دویل، میشل‌ و استراوس، دیوید (1375)، <چگونه‌ جلسات‌ را اداره‌ کنیم>. ترجمه‌ فلورا سلطانی‌ تیرانی، انتشارات‌ سازمان‌ مدیریت‌ صنعتی، چاپ‌ اول.
3 - رضایی‌نژاد، عبدالرضا (1375)، <دستنامه‌ مدیران>، انتشارات‌ موسسه‌ خدمات‌ فرهنگی‌ رسا، چاپ‌ اول.
4 - ماحوزی، مهدی‌ (1379)، <فن‌ رهبری‌ کنفرانس‌ و اداره‌ جلسات>، مرکز نشر تحقیقات‌ قلم‌ آشنا، چاپ‌ دوم.
5 - نصراصفهانی، علی‌ (1379)، <مدیریت‌ رفتار گروهی>، انتشارات‌ جهاد دانشگاهی‌ واحد اصفهان، چاپ‌ اول.
6 - هینز، ماریون‌ (1372)، <روشهای‌ موثر در اداره‌ جلسات>، ترجمه‌ مهدی‌ ایران‌نژاد پاریزی، انتشارات‌ مرکز آموزش‌ بانکداری، چاپ‌ دوم.
- JIM, HICKMAN (9991), "THE MAKINGS OF A GOOD MEETING" RAWAT7 PUBLICATIONS.
- VENTERS, FELICIA (1002), "CULTURAL CONVERGENCE", THE MEETING8 .19-NO2PROFESSIONAL DIGITAL, SEPTEMBER, VOL 
- WIGGINS, DAVE (1002), "HOW TO HAVE SUCCESSFUL MEETING (01 TIPS9 FOR MARKING YOUR NEXT GATHERING MORE EFFECTIVE), SUCCESSFUL .518- NO 4MEETINGS JOURNAL, VOL 

صمد عالی: کارشناس‌ بخش‌ مشاوره‌ و تحقیق‌ سازمان‌ مدیریت‌ صنعتی‌ نمایندگی‌ آذربایجان‌

حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه توسعه پس از 2015(بخش دوم)


حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه توسعه پس از 2015(بخش دوم)


دو ماهنامه ی چشم انداز ایران، شماره ی84،اسفند 92 و فروردین 93
برگردان: محمدرضا نیک نژاد

توضیح : متن پیش روی شما،بخش دوم از سفارش نامه ی شانزده نهاد مدنی - آموزشی جهان به سران کشورهای حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل در مهر 92 است که در آن،سران کشورها به توجه بیشتر به آموزش و حق برخورداری از آن فراخوانده شده اند. این سفارش نامه ده بند است که بند نخست آن با مقدمه ای از مترجم در بخش پیش منتشر شد. بخش دوم - بنده...ای دوم و سوم - آن را با هم می خوانیم.
2- حکومت ها وظیفه- مندند و باید حقوق بشر،از جمله حق برخورداری از آموزش و پرورش را ارج گزارند،و از آن پاسداری و پیروی نمایند.
این اصل به تقویت سامانه های آموزش و پرورش دولتی اشاره دارد،که در برابر تعهداتی که دولت ها در قبال اسناد گوناگون حقوق بشر پذیرفته اند،مسئول اند. این سندهای قانونی،حکومت ها را وامی دارد تا به عنوان نهادهای وظیفه- مند،پاسداشت، پاسداری و تحقق حق برخورداری از آموزش را رعایت کنند. نکته ی بسیار مهم آن است که تعهد حکومت ها به تضمین آموزش و پرورش رایگان،اجباری و فراگیر،دست کم در آموزش دوره ی مقدماتی و رفته رفته فراتر از آن، یعنی دبیرستان و آموزش عالی را در برمی گیرد. شرط آموزش رایگان بی چون و چراست،بی توجهی به آن،تحقق حق آموزش را به خطر می اندازد و می تواند عملا سخت پسرونده باشد. همچنین پذیرفتن حکومت ها به عنوان نهادی وظیفه- مند،به پاسخگویی جدیِ ساز و کارهای دولتی اشاره دارد. پاسخگو دانستن دولت ها در برابر پیمان ها و تعهدهای خویش،بر پایه ی قوانین حقوق بشراست. همچنین این پاسخگویی به فراهم سازی آموزش و پرورش خصوصی به گونه ای سامان می بخشد که می بایستی تحت بررسیِ دقیقِ کنترلِ دولتی قرار گیرد. برای آن که برخورداری از حقوق،معنا داشته باشد،باید راهکارِ موثر برای جلوگیری از تجاوز به آن فراهم باشد،آنچنان که شهروندان حق داشته باشند خسارتشان را از دولت درخواست نمایند و بتوانند این کار را با بکارگیری ساز و کارهای دادگاه های عادلانه ی ملی،منطقه ای یا جهانی انجام دهند.
3- حق برخورداری از آموزش با تولد آغاز می شود و مادام العمر است. 
آموزش باید در سطح ملی،چه در محیط های روستایی و چه شهری،در فضایی امن و با شرایط و زیر ساخت های شایسته و بدون هیچ مانع جغرافیایی،تبعیض یا ماهیت اقتصادی فراهم و در دسترس باشد. این دسترسی باید در سراسر چرخه ی آموزش به گونه ای برابر فراهم گردد. حق آموزش،نخستین روزهای کودکی،دبستان،دبیرستان،فنی و حرفه ای و آموزش دانشگاهی را در بر می گیرد. افزون بر این شامل سوادآموزی،آموزش بزرگسالان با چشم اندازی از یادگیری در همه ی عمر را نیز شامل می شود. به رسمیت شناختن این که برخورداری از حق آموزش از زادن آغاز می شود،به تقویت و پاسداشتِ حقوق کودک و دیگر حقوق وابسته به آن کمک می کند. اراده ی سیاسی برای پاسخگویی به همه ی مراحل و ابعاد حق آموزش،باید به گونه ای شفاف در برنامه های آموزشی و توسعه ی پس از 2015 توضیح داده شود. در عین حال باید در آن برنامه ها اهمیت برقراری پیوند میان آموزش های رسمی،نارسمی وغیر رسمی مورد تاکید قرار گیرد.
http://niknezhadmr.blogsky.com/

بررسی کارائی طرح انتخاب مدیران توسط معلمان مدرسه


چکیده

این تحقیق در شهرستان مرند انجام گرفته است در این پژوهش 388 نفر از معلمان نمونه آماری را تشکیل می دهند روش مطالعه در این پژوهش تحقیق توصیفی از نوع علی ومقایسه ای می باشد . ابراز اصلی پژوهش ، پرسشنامه بسته پاسخ است .  برای جمع آوری داده ها به مدارس مراجعه گردید ه پرسشنامه ها در اختیار معلمان قرار داده و نحوه تکمیل کردن پرسشنامه ها وعلت تحقیق به آنان توضیح داده شد . برای آزمون فرضیه ها وتوصیف ها داده ها از روشهای آماری آزمون x2,t (خی دو ) جداول فراوانی، میانگین ، انحراف معیار ، واریانس نمودارهای ستونی وهیستوگرام استفاده گردیده است.

مقدمه :

مدیرت یک از ابعاد زندگی اجتماعی است که از آغاز زندگی اجتماعی به اشکال متعددی وجود داشته است از زمانی که انسانها زندگی گروهی را آغاز نمودند برای گریز از بی نظمی وتامین نیازها افرادی به عنوان سرگروه پیدا شدند. می توان گفت سرگروه همان مدیر است که به اعضای گروه نظم می بخشد وکارهای افراد را در جهت رسیدن به اهداف گروه رهبری می کند که از دیر باز به صورت سنتی وجود  داشته است.

با پیشرفت زندگی اجتماعی روابط اجتماعی پیچیده گردید ومسائل و مشکلات جدیدی پدیدار شد که متناسب با آن مدیران کار آزموده وارد عمل شدند با آغاز انقلاب صنعتی علم مدیریت به تدریج جهت پاسخگویی به نیازهای جامعه صنعتی رشد و توسعه می یافت و افراد برای بر عهده گرفتن مدیریت ، به علم مختص آن مجهز می شوند این روند همچنان ادامه پیدا کرده و روز به روز فنون خاص مدیریت جهت پیشبرد هر سازمانی ابداع می گردد تا آن سازمان هر چه بهتر و بیشتر بتواند  اهداف  خود را عملی سازد.

بدون شک مدیر هر سازمانی نقش کلیدی آن را برعهده دارد به شرطی که به فن مدیریت مجهز باشد . به نظر می رسد مجهز بودن به فن مدیریت هر چند که لازمه نقش مدیریت است اما کافی نیست . مدیر می تواند اعضای سازمان را در جهت نیل به اهداف سازمان رهبری کند، بین اعضای گروه همکاری ایجاد کند ، کارکنان را  درامور سازمان مشارکت دهد که در بین اعضای آن سازمان مقبولیت ومحبوبیت داشته باشد . برای رفع این مشکل از سال 1381 در مدارس   کشورطرح انتخاب مدیران توسط معلمین آغاز شده است. به نظر می رسد این اقدام بتواند مقبولیت و محبوبیت مدیران را بالا بوده و مدارس بتوانند هر چه بیشتر در جهت رسیدن به اهداف سازمان جامه عمل بپوشانند .

آزمودنیها یا شرکت کنندگان:

این پژوهش به شیوه توصیفی واز نوع علی – مقایسه ای صورت گرفته است .

برای تعیین حجم نمونه ابتدا مدارسی که دارای مدیران انتخابی بودند مشخص شده سپس مدارسی که از نظر اقتصادی واجتماعی مشابه با آنها بوده مشخص گردید. سپس از بین معلمان آنها 400 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه در بین آنان تکمیل گردید . تعداد نممونه از طریق فرمول زیر بدست آمده است.

بعد از تکیمل پرسشنامه ها 12 مورد به جهت خالی بودن و علامت زدن به بیش از یک خانه در جوابها حذف گردیده است . بنابر این حجم نمونه در این پژوهش 388 نفر بوده است .

جدول شماره (1) پراکندگی معلمان بر اساس دوره تحصیلی

دوره تحصیلی

فراوانی

درصد فراوانی

ابتدایی

راهنمایی

متوسطه

156

125

107

2/40

2/32

6/27

جمع

388

100

 

ابراز مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بسته پاسخ می باشد سئوالات بر اساس طیف کیلرت وچند جوابی تنظیم گردیده است پرسشنامه حاوی 26 سوال بوده وبی نام می باشد  در ابتدای پرسشنامه توضیحاتی جهت جلب پاسخگویان واهداف تحقیق آورده شده است.

پرسشنامه محقق ساخته است . در ساخت پرسشنامه از الگوی پیشنهادی درجهت خود سنجی مدیران (سلطانی،1377) و مهارت انسان مدیران واندازه گیری میزان آن(سلطانی ،1377) وتمرین خود سنجی مدیران (پرداختچی،1377) نیز استفاده شده است برای تعیین روائی ابزار اندازه گیری آن را در اختیار دو تن از صاحب نظران قرار داده وبرای تعیین روائی سازه ه ای  نتایج پژوهش با نظریه های ارائه شده وسایر تحقیقات مرتبط مقایسه گردید ه است.

برای تعیین اعتبار وسیله اندازه گیری روشهای متعددی وجود دارند . چون ابزار از چند ین مجموعه سوال تشکیل شده  وسوال هم وزن نیستند وپرسشنامه ها بی نام هستند به همین علت از آلفای کرانباخ استفاده شده است.

ابزار اندازه گیری متناسب با سئولهای وفرضیه ها ی پژوهش و با توجه به معرفهای متغیرها در تغریف عملیات تنظیم گردیده است.

 

شیوه اجرا

بعد از مشخص شدن مسئله پژوهش اهداف مطالعه مطابق مسئله وبا توجه به تحقیقات انجام یافته تعیین گردید . بر اساس اهداف مطالعه وتحقیقات انجام شده  نظریه های روانشناسی فرضیه های ارائه شده است تعاریف عملیاتی متغیرهای فرضیه ها در زیر آمده است.

کارایی میزان : در این پژوهش کارایی مدیران از طریق معرفهای مشارکت معلمان در امور مدارس رضایت معلمان از مدیر مدرسه شایستگی مدیران از نظر معلمان وپیشرفت تحصیلی مدرسه سنجیده می شود .

معرفهای کارایی خود نیازمند معرفهای درجه دوم هسند که در زیر آوزده می شود .

مشارکت دادن معلمان در امور مدرسه :مشارکت  معلمان از طریق معرفهای پذیرش متقابل  نظرات ، فرصت اظهار نظر در امور مدرسه همکاری وهمفکری معلمان مفید بودن شورای معلمان درحل مشکلات استفاده از نظرات معلمان درانجام وظایف شغلی و روابط انسانی تقویت روحیه گروهی سنجیده می شود.

رضایت معلمان از مدیر مدرسه : رضایت معلمان از طریق معرفهای خودداری ازتحمیل نظرات به معلمان بدون تعصب قضاوت کردن در مقابل معلمان عدم استفاده از زور وتهدید توسط مدیر با احترام برخورد کردن ایجاد محیط صمیمی در مدرسه استفاده از تشویق وتحسین منطقی مهربان بودن با معلمان سنجید می شود.

 

شایستگی مدیران از نظر معلمان : شایستگی مدیران از طریق معرفهای منظم بودن وبموقع حضور یافتن در سرکار رسیدگی به نحوه تدریس معلمان آگاهی به اصول وفنون مدیریت اهمیت دادن به پیشرفت تحصیلی مدرسه وفراهم آوردن فرصت های یادیگری دوری از تحمیل نظرات عدم استفاده از تهدید برقراری روابط انسانی صحیح  استفاده از تشویق در انجام ظایف شغلی معلمان همکاری و همفکری با معلمان استفاده از عقاید ونظرات معلمان تقویت روحیه گروهی در معلمان تامین امکانات مورد نیاز معلمان در امر تدریس سنجیده می شود.

پیشرفت تحصیلی مدرسه : پیشرفت تحصیلی از طریق در صد قبولی مدرسه در خرداد 1383 سنجیده شده است .

لازم به توضیح است که مدارس ابتدایی با یکدیگر مدارس راهنمایی با هم و مدارس متوسطه نیز باهم بطور جداگانه از لحاظ پیشرفت تحصیلی مقایسه خواهند شد.

نتایج

فرضیه های تحقیق با روشهای آماری متناسب با متغیر ها مورد آزمون قرار گرفت ومیزان همبستگی متغیرها با یکدیگر تعیین گردید. در خلال آن متغیرهای تعدیل کنندعه در رابطه با طرح انتخاب مدیران مورد بررسی قرار گرفت .

فرضیه ها ی تحقیق عبارتنداز:

1-        مشارکت معلمان در امور مدارسی که دارای مدیران انتخابی هستند بیشتر از مدارسی است که دارای مدیران انتصابی هستند .

2-                    رضایت معلمان از مدیران انتخابی بیشتر از مدیران انتصابی است .

3-                    مدیران انتخابی توسط معلمین شایستگی بیشتری از مدیران انتصابی از نظر معلمان دارند .

4-        پیشرفت تحصیلی مدارس که دارای مدیران انتخاب هستند بیشتر از مدارس است که دارای مدیران انتصابی هستند .

5-                    کارایی مدیران انتخابی با مدیران انتصابی متفاوت است .

فرضیه اول ، سوم ، چهارم و پنجم رد شده وفرضیه دوم تائید شده است

بحث ونیتجه گیری:

با توجه به نتایج حاصله از پژوهش از نظر معلمان مدیران مدارس (انتخابی وانتصابی) از جهت مشارکت رضایت شایستگی کارائی در سطوح بالایی قرار دارند بیشتر معلمان معتقد هستند که مدیران بهتر است توسط خود معلمان انتخاب شوند . مردان نسبت به زنان تمایل بیشتری به انتخابی بودن مدیران دارند .

مشارکت ورضایت معلمان شایستگی وکارائی مدیران وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان متغیرهای هستند که در ارتباط با انتخابی یا انتصابی بودن مدیران مورد بررسی قرار گرفتند در بین این متغیرها رضایت معلمان با انتخابی یا انتصابی بودن مدیران رابطه معنی داری دارد . البته تفاوت میانگین رضایت معلمان از مدیران خیلی ناچیز می باشد .

یافته های این پژوهش باتحقیقات دیگری که در این زمینه صورت گرفته هماهنگی دارد.

باصر (1379) و ثروتی (1381) وعشقی (1382) به این نتیجه دست یافته اند که اکثریت معلمان معتقد هستند که مدیران مدرسه انتخاب شوند . پژوهش حاضر نیز این امر را تائید کرده است بر اساس یافته اهای باصر(1379) معلمان زن کمتر از معلمان مرد نسبت به مشارکت درانتخاب مدیر علاقه نشان می دهند. و براساس یافته های ثروتی (1381) بین نظر معلمان زن ومرد نسبت به طرح انتخاب مدیران تفاوت معنی داری مشاهده نشده و هردو گروه با اکثریت معتقد به شیوه گروهی بودند . نتایج یافته های این تحقیق نیز نشان میدهد که زنان نسبت به مردان تمایل  کمتری نسبت به انتخابی بودن مدیران از خود نشان می دهند با این حال اکثریت هر دو گروه با انتخابی بودن مدیران موافق هستند عشقی(13829 به این نتیجه دست یافته است که معلمین معتقدند که مدیران انتخابی در جلب رضایت معلمان و ابجاد تفاهم وهمکاری بین آنان موفق ترند . یافته های این پژوهش نیز نشان می دهد که معلمان رضایت بیشتری از مدیران انتخابی نسبت به مدیران انصابی دارند . عشقی (1382) معنی داری مشاهده نشده است . یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین کارائی مدیران انتخابی وانتصابی تفاوت  معنی داری وجود ندارد یافته های ثروتی(1381) نشان مید هد که علی رغم اجرای شیوه نامه جدید انتخاب مدیران در بیشتر موارد نظر اداره پررنگ وتعیین کنند ه بوده است مصاحباتی که درحین تکمیل پرسشنامه ها با معلمین صورت می گرفت در بیشتر مدارس که دارای مدیران انتخابی بودند معلمین از  نحوه برگزاری ناراضی بوده و اذعان می نمودند که اداره در انتخاب مدیر مدرسه نظر خود را تحمیل نموده یا برای مدیریت تنها یک نفر کاندیدا بوده است .

مطابق نظریه اقتضای فیدلر در رهبری کمک رهبر به اثر بخشی گروه هم به ویژگی های خ ود رهبر بستگی دارد وهم به مساعد بودن شرایط وموقعیتها باتوجه به اینکه شرایط و موقعیتهای مدارس تقریباً‌مشابه بوده وعوامل متعددی از قبیل اجتماعی اقتصادی سیاسی ضوابط اداری محدودیتهایی برای مدیران ایجاد می کند واین امر تاحد زیادی از بروز استعدادهای ذاتی مدیران ممانعت به عمل می آورد واز طرف دیگر به نظر می رسد در ساخت اداری انگیزه لازم برای مدیران در نظر گرفته نشده است ایراد گرفتن از مدیران کافی نیست بلکه باید پاداشهایی متناسب با میزان موفقیت مدیران مطابق ملاکهای عینی ومنطقی داده شود در این حالت است که مدیران تفاوتهای خود رانشان خواهند داد به همین علت نیز تفاوت معنی داری بین مشارکت شایستگی کارائی مدیران وجود ندارد .

مطابق نظریه تعاملی هلدنر (1985) معتقذ است رهبری یک خیابان دو طرف است .

فرآیندی است از نفوذ متقابل بین رهبران وپیروان در یک موقعیت معین این رویکرد رهبری تبادلی تاکید می کند که رهبران وپیروان با یکدیگر تعامل دارند واینکه رهبران اثر بخش باید به طرقی رفتار کنند که نیازهای پیروان آنان بر آورده شود اگر مردم احساس کنند که فرصتی برای بیان عقاید خود دارند بیشتر احتمال دارد که ازرهبران حمایت کنند(تایلر و همکاران 1985) .

بنابر نظریه تعاملی، مدیران انتخابی مورد علاقه معلمان بوده و بین مدیر معلمان نفوذ متقابلی وجود دارد . به همین علت نیز رضایت از مدیران انتخابی نسبت به مدیران انتصابی بیشتر است .

منابع

1-باصر . ناصر.(1379) بررسی نظرات کادر اداری ومدیران و.معلمین در مورد شرایط انتخاب مدیرپژوهشکده تعلیم وتربیت تبریز.ص112.

2-پرداختچی ، محمد حسن.(13779 تمرین خود سنجی مدیران فصلنامه مدیریت در اموزش وپرورش،17،صص45،50.

3-پی رابینز، استیفن (1374) مدیریت رفتار سازمانی (علی پارسائیان مترجم) تهران : وزارت امور خارجه (1911).

4-ثروتی گرگری، اسداله (1381) بررسی نظرات معلمان در مورد شیوه نامه جدید انتخاب مدیران آموزش وپرورش جلفا.

5-ریتزر، چورج (1374) نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر(محسن ثلاثی ، مترجم). تهران : انتشارت علمی .

6-عشقی ، قاسم .(1382). بررسی دیدگاه معلمان دوره ابتدایی پشت به انتخاب مدیران مدارس توسط کادر مدرسه پایان نامه کارشناسی ارشد. مدیریت شمال غرب کشور.

7-سرمد، زهره ، وبازرگان ، عباس ، وحجازی ، الهه .(1378) روشهای تحقیق در علوم رفتاری.تهران : نیل.

8-سلطانی ، ایرج (1377،زمستان ) الگویی پیشنهادی در جهت خود سنجی مدیران . فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش ، 20 صص37 ، 41.

9-سلطانی ، ایرج (1377،بهار) مهارت انسانی مدیران مدارس واندازه گیری میزان آن فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش ،17،صص29،34.

10-سلیقه دار ، لیلا (1381) مدیریت و مشارکت رشد مدیریت مدرسه 3،صص4.5.

11-علاقه بند ، علی(1377 ، زمستان ) جو سازمانی مدرسه فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش..صص4و13.

12-کریمی ، یوسف (1379) روانشناسی اجتماعی تهران : ارسباران .

13-میرکمالی ، سید محمد (1379) روابط انسانی در آموزشگاه تهران : نشر یسطرون .

14-نیکنامی، مصطفی (1375،پاییز) مفاهیم کارایی اثر بخشی مدیران مدارس .فصلینامه مدیریت در اموزش و پرورش ، 15،صص14و1  9.

15-هومن ، حیدر علی (1371) .، پایه های پژوهش در علوم رفتاری .تهران : دیبا

  

به نقل از وبلاگ پژوهشگر مرند

http://1388marand.blogfa.com/

توسعه یاپیشرفت اجتماعی

توسعه یاپیشرفت اجتماعی
توسعه یعنی قدرتمندشدن،متحول گردیدن،به برتری رسیدن.
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

توسعه یاپیشرفت اجتماعی
توسعه یعنی قدرتمندشدن،متحول گردیدن،به برتری رسیدن.
ابعادتوسعه میتوانداجتماعی،اقتصادی،سیاسی،فرهنگی،بین المللی وانسانی باشد.
اصول ثابت توسعه که درتمامی کشورها وسازمانها یکسان است عبارتند از:
1.بافت و توانایی‌های فکری سازماندهی هیأت حاکم؛ اگر جامعه‌ای بخواهد، توسعه پیدا کند، باید انتخاب کند و تصمیم بگیرد. این انتخاب و تصمیم از سوی هیأت حاکم صورت می‌گیرد و وقتی هیأت حاکمه تصمیم به توسعه گرفت، از امکانات و قدرت فکری و سازماندهی خود برای تشریح حرکت، بسیج نیروها و حمایت همه‌جانبه استفاده می‌کند. در این راستا، بافت‌ هیأت حاکمه و روحیه‌ی غالب بر آن، معرّف اجماع نظر و یا اختلاف نظر خواهد بود. جوامعی که از نظر مادّی توسعه یافته‌اند و یا به‌شدت در حال توسعه هستند، به‌نسبت موفقیّتشان از اجماع نظر در میان جناح‌های گوناگون هیأت حاکمه برخوردار بوده و هستند.
2.توجه به علم؛ نهادی‌شدن علم در یک جامعه، استدلال، مطالعه، تحقیق، بحث و گفتگو ، اندیشه و روحیه‌ی علمی را به‌دنبال می‌آورد. یک جامعه‌ی علمی منطق عینی را جایگزین روش‌های عوامگرایانه می‌کند و زمینه‌های اندیشه منظّم و عمل و عکس‌العمل استدلالی و روحیه تحقیق و پژوهش را فراهم می‌ نماید. در چنین جامعه‌ای، انسان از ذهن‌گرایی و تصحیح‌ناپذیری به‌سوی عینیّات، محاسبه بهبود و انتقادپذیری حرکت می‌کند و توسعه، با ابزار علم حاصل می‌شود.
البته مراد از علم این است که مشاهدات، قضاوت‌ها، اجرائیات، ارتباطات و تصمیم‌گیری‌ها، استدلالی، عینی و منطقی باشند و حتی‌المقدور از اعمال نظرهای غیرتخصصی و کار سلیقه‌ای دور بمانند.
3.نظم؛ اقدامات توسعه جامعه، شدیداً به‌نظم و ترتیب در تمامی شئون زندگی وابسته است.

4.آرامش اجتماعی و فردی؛ جامعه‌ای دارای آرامش اجتماعی است، که در تمامی سطوح آن روح تصحیح‌نگری و تصحیح‌پذیری نهادی شده باشد. مراد از آرامش اجتماعی، وجود و تداوم ارزش‌ها و ابزاری است، که حرکت تکاملی و تصحیحی یک جامعه به طرف وضع مطلوب را میسّر می‌کند. اما آرامش فردی اطمینانی است که افراد یک جامعه در قبال موقعیّت خود و موقعیّت جامعه در خود احساس می‌کنند.

5.نظام قانونی؛ به‌واسطه وجود یک سیستم قانونی محکم، به ثبات مستقل و عادلانه که حامی افراد در کسب امکانات، امتیازات و حقوق قانونی باشد، افراد، روحیه کار، فعالیت و مسئولیت‌پذیری، پیدا می‌کنند.

6.نظام آموزش؛ در اجتماعی که در آن مراکز آموزشی و پژوهشی، به‌تربیت کادر متخصص و علمی و ایجاد نوآوری می‌پردازند، توسعه جدیت یافته، نوآوری، ابداع، نظریه‌پردازی و حرکت از وضع موجود به مطلوب، چه در ذهن و چه در عمل اهمیّت پیدا می‌کند.

7.فرهنگ اقتصادی؛ برای حدوث توسعه، ایجاد فرهنگ اقتصادی در جامعه لازم است؛ که این فرهنگ عناصری همچون دقّت در کار، قانون‌پذیری، ‌عمل در حدود اختیارات، توجّه به نظم و سازماندهی و مقدّم شمردن اهداف مملکتی، بر اهداف گروهی و شخصی را شامل می‌شود. در جوامع توسعه‌یافته، کارکردن، تولید و نهایت بهره‌برداری از زمان و مکان، از جمله ویژگی‌‌های فرهنگی است، که به‌صورت نهادی در خدمت اقتصاد قرار گرفته‌اند.
توسعه و ارزش‌های اجتماعی
در مورد رابطه ارزش‌های موجود در یک جامعه با توسعه،‌ دو دیدگاه فکری وجود دارد:
در دیدگاه اول، برای حصول نوسازی درجامعه لازم است ارزش‌های نو به‌مقیاس وسیع‌تری وجود داشته باشد.این گروه، مدعی است که قیود خانوادگی مانع پیدایش خطرپذیری نو است؛ همان‌طور که تنبلی، قضا و قدری بودن به‌معنای غیرصحیح و عوامانه‌ی آن ، راحت طلبی، اسراف بر قناعت و ...، به‌نوبه‌ی خود، از موانع نوسازی هستند. این انسان‌ها هستند که با ارزش‌های مناسب، نهادهای توسعه‌ای را ایجاد کرده و در نتیجه جامعه به‌سمت توسعه رهنمون خواهد شد.
در دیدگاه دوم، وقتی فرصت‌ها و انگیزه‌ها در غالب نهادهای مناسب شکل گرفت، ارزش‌های مناسب و مهم‌تر، از آن کردار متناسب پدید آمده و آن‌گاه توسعه محقق می‌شود. بنابراین نهادهای مناسب توسعه‌ای با ایجاد فرصت‌ها و انگیزه‌ها، سبب تحقق ارزش‌های مناسب در جامعه شده و جامعه توسعه می‌یابد. پس آن‌چه اول از همه لازم به‌نظر می‌رسد، ایجاد نهادهای توسعه‌ای است. از جمله آن‌ها می‌توان به مقررات اداری پیچیده اشاره کرد؛ که موجب پایین آمدن نرخ سرمایه‌گذاری می‌شود.
برخی صاحب‌نظران معتقدند، که نظر صحیح این است که هم ارزش‌های متناسب با توسعه بر نهادهای اجتماعی اثر گذاشته و مسیر توسعه را هموارتر می‌کنند و هم نهادها بر ارزش‌های مناسب مؤثرند و نمی‌توان ضرورتاً یکی را مقدّم و دیگری را مؤخّر دانست؛ هرچند شواهد نشان می‌دهند، مادامی که هیچ تحوّلی در تفکر و اندیشه‌ی جامعه حاصل نشود، انتظار تحوّلات اساسی تا حدودی دور از واقع است.بنابراین بایدهم اندیشه هارانوسازی کردوهم نهادتوسعه ای ایجادنمود.
توسعه یاپیشرفت اجتماعی رابطه تنگاتنگی باتوسعه اقتصادی دارد.
توسعه اجتماعی منافع خصوصی شهروندان راتقویت می کند،کیفیت زندگی رابالامی برد،جامعه مدنی راسرزنده می کند،چگونگی گذراندن اوقات فراغت است وظرفیت شادابی رابالامی برد.

موسسه بین المللی پیشرفت اجتماعی درسال2013ازمجموع132کشورجهان ایران راازنظرشاخص های توسعه یاپیشرفت اجتماعی دررتبه94قرارداده است.
کشورهای نیوزلند،سوئیس،ایسلند وهلندبترتیب رتبه اول تاچهارم راکسب کرده اند.
شاخص های این موسسه عبارتندازدسترسی به آب سالم، حداقل سرانه مسکن15متر،حداقل 9کلاس سوادبرای همه شهروندان ،دسترسی به بهداشت ودرمان باحداکثر6%درآمدسرانه،برابری درقبال قانون،کارآمدی بیمه های اجتماعی،کنترل مهاجرت نخبگان،تولیدناخالص شادی،کنترل جمعیت و...

دکترعباس حاتمیwww.drhatamy.blogfa.com

مدرس دانشگاه

http://www.farhangiannews.ir/

سخنی بامدیران مدارس و معلمان

سخنی بامدیران مدارس و معلمان
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

سخنی بامدیران مدارس ومعلمان
آ
موزش وپرورش کالای همگانی تولیدمی کندوهمه مردم تحت تاثیرمحصولات آن قرارمی گیرند،به همین دلیل درجوامع پیشرفته دراولویت تمام برنامه ریزیهای خردوکلان قرارمی گیرد.
درکشورهای پیشرفته مثل سنگاپور،ژاپن،کره جنوبی،تایوان و...حقوق یک معلم معادل حقوق یک مدیرکل وپزشک است ولی درایران نظام آموزش وپرورش یکی ازسیاست زده ترین ومحروم ترین وزارتخانه است که موردبی مهری سیاستگذاران وکم توجهی کادرآموزش وپرورش قرارگرفته است.
درست است که درگذشته نهادهای سیاستگذارمثل مجلس ودولت نسبت به نظام آموزشی حساسیت چندانی نداشته اندوبیشترشعارمی دهندتارای جمع کنندولی خودمدیران آموزش وپرورش ومعلمان نیزبه این کم توجهی هاعادت کرده اندوپیگیرمطالبات خودوحرکت به سمت سازمان پیشرونیستند.
اینک که دولت جدیدبارویکردجدیددرصدرنظام اجرایی قرارگرفته است امیدواریم شاهدفقر80درصدی معلمان وآتش گرفتن مدارس ناشی ازبخاری های غیراستاندارد نشویم.
بااینحال ازمدیران آموزش وپرورش،مدارس ومعلمان نیزانتظارداریم دردیدگاه ورویه های خودتجدیدنظرکنندوپیگیرمطالبات خودبشرح زیرباشند:
1-اغلب معلمان ومدیران مدارس اطلاعات وآگاهی اندکی ازنظام آموزش نوین دنیادارندزیراروزمرگی آفت آموزش وپرورش است وپرسنل محترم آموزش وپرورش به این شرایط قانع می شوند.
کشورهای سنگاپور،کره جنوبی،نیوزلند وفنلاندبهترین نظام آموزش وپرورش رادارند،کدام مدیریامعلم ازکشورهای فوق بازدیدکرده وازتجربیات آنهابهره مندشدند؟
گردش علمی درآموزش وپرورش ایران جایگاهی ندارددرحالیکه سال گذشته5میلیون نفردانش آموزازسراسردنیاازسنگاپوربازدیدکردندوبانظام آموزش وپرورش آن آشناشدند.
مدارس ایران بایدجذابیت بیشتری برای دانش آموزان داشته باشند.
کتابهای درسی درایران فاقدجذابیت برای دانش آموزان است ونظرات معلمان درتدوین کتابهاکمترلحاظ می شود،تدریس درمدارس کتاب محوراست.درجوامع پیشرفته دردوره ابتدایی فقط علوم ریاضی،فن آوری اطلاعات،علوم تجربی،ادبیات ملی وزبان انگلیسی تدریس می شودوموضوعات تحقیق وانشاءدانش آموزان نیزدراین زمینه هاست.
مهارتهای زندگی شامل موضوعاتی مثل فن ارتباطات،اصول مذاکره وگفتگو،آشنایی بافنون حل مسئله،مدیریت خشم،تفکرانتقادی،آشنایی باهوش هیجانی،تکنولوژی اطلاعات و اصول جهانی شدن و...بایدازاول ابتدایی درمدارس تدریس شود. این مباحث میتوانندموضوعات تحقیق یاانشاءبرای دانش آموزان باشند.
زبان انگلیسی آنقدرمهم است که بایدازدوره مهدکودک آموزش داده شودزیرا50%جمعیت جهان به زبان انگلیسی مکالمه میکنندوایرانیان دراین زمینه ضعیف هستند.
2-وقتی واردادارات آموزش وپرورش می شویدکارکنان رابویژه کارکنان خانم رابالباسهای تیره وپوشش مشکی می بینید،امیداست روانشناسی رنگهادرآموزش وپروش پیاده شود.
دریک محیط آموزشی رنگهای متنوع وکلاسهای آراسته وشاداب به فرآیندیادگیری کمک می کند.
3-اغلب معلمان ومدیران مدارس قادربه استفاده ازتکنولوژیهای نوین ارتباطی مثل اینترنت وشبکه های اجتماعی نیستندومعمولا دانش آموزان بااستفاده ازاینترنت اطلاعات جدیدی نسبت به معلمان دارندکه این روندقدرت نفوذکلام معلم راکم می کند.
4-ازمدیران نوآوروباشجاعت وشهامت بیشتردرراس آموزش وپرورش استفاده شودانسانهای محافظه کاروترسوقادربه ایجادتحول درخودومحیط کارنمی باشندوبه حداقلهاقانع می شوند.
شرط ارتقاءمعلمان ومدیران میزان دانش پذیری وتکنولوژی پذیری آنان باشد.
5-والدین وخانواده هانیزپیگیرنظام آموزشی نوین باشند،دراجرای برنامه های آموزش وپروش به توجیه علمی بیشترتوجه شودمثلا برگزاری جشن تکلیف برای دختران9ساله باعث بلوغ زودرس جنسی می شودودربچه هااسترس ایجادمی کند.
6-متون درسهانبایدبچه هارادنیاگریزکندبلکه به آنهاامیدونشاط توام باخلاقیت دهد،آنهاراپرسشگرببارآوردومحقق وکنجکاوکند.
تکراری وخسته کنندگی متون درسی باعث افزایش ترک تحصیل دانش آموزان می شود.
7-تمرکزتصمیم گیری ودولتی بودن سیاستگذاریها مانع جدی برای توسعه آموزش وپرورش است.
8-مدارس ایران ازنظرات تجهیزات آزمایشگاهی وسیستم کامپیوتری فقیرهستند،هرمدرسه به یک کارشناس امورپژوهش وکارشناس فن آوری اطلاعات برای راهنمایی دانش آموزان نیازدارد.
9-طرح هوشمندکردن مدارس موفق عمل نکرده است ونیازبه بازنگری دارد.
10-این دیدگاه که دانش آموزان باموعظه وسخنرانی یاباخواندن کتابهای حجیم مذهبی وایدئولوژیکی تربیت دینی می شوندوبه هنجارهای رسمی پایبندمی گردندنیازبه بازنگری جدی دارد.
بسیاری ازهمین دانش آموزان دارای عکس بدون روسری درصفحه فیس بوک هستندوپس ازخروج ازمدرسه نسبت به حجاب بی تفاوت اند.
برای دانش آموزان عملکردورفتاررهبران فکری جامعه معلمان،هنرمندان،رسانه ها،مفسران،سیاستمداران و... ووالدین ملاک قرارمی گیردنه موعظه ومتون حجیم کتابها.
بایددقت شود،تکرارحرفهاودرسهای بی عمل بچه هارانافرمان می کند.علیرغم این همه هزینه وفعالیت سازمانهای فرهنگی-مذهبی متنوع، نسل جوان راه خودشان رامی روند،تبلیغات غلط وتکراری انسانهاراتغییر نمی دهدبلکه آنهاراخسته ودلزده می کند.
تربیت محصول مناسبات اجتماعی،عملکردرهبران فکری جامعه،رسانه هاومنطق امروزی جهان است.
31/6/92دکترعباس حاتمی dr.hatami93@yahoo.com

http://www.farhangiannews.ir/